کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    سیل را درس روانی گریه ما می دهد
    شور بختی اشک ما تعلیم دریا می دهد
    روزگارم سربسر از تیره روزی یکشبست
    وعده وصلم چه حاصل گر بفردا می دهد
    مفتی خط کز لب او کام بخشی می کند
    بوسه را نشمرده و بیوعده فتوی می دهد
    صرفه خود گر کسی بیند نه جای طعنه است
    دین ناقص را اگر زاهد بدنیا می دهد
    نیست دل هر دم حریف ترکتاز تازه ای
    هر چه دارد چون صدف یکجا بیغما می دهد
    وسعت ملک جنون بنگر که یک دیوانه را
    صد بیابان در بیابان کوه و صحرا می دهد
    گاه پیری می کنم موی سفید از باده رنگ
    زانکه می رنگ جوانی را بسیما می دهد
    مرهم داغ دل پرواز باشد موم شمع
    داروی رنج خمارم دود مینا می دهد
    دل اگر دارد فروغی زاتش عشقست و بس
    شیشه را گر آبروئی هست صهبا می دهد
    دستش از دامان استغنای شیرین کوتهست
    کوهکن گر بیستون را در ته پا می دهد
    داغ جورش تا فراوان در نظر ناید کلیم
    جمله را چون برگ گل بر روی هم جا می دهد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha