کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بر لبم همچو جرس خنده فغان می گردد
    آب اگر می خورم از دیده روان می گردد
    صافدل را نبود قید علایق عیبی
    عیب دیرینه کی از آینه دان می گردد
    مرد در کشور ما گونه بخون رنگ کند
    کاین خضابیست کز آن پیر جوان می گردد
    هوش باریک شود تا سخنم فهم کند
    بسکه در خاطرم آن موی میان می گردد
    هر که سرگرم طلب گشت، اگر در ره شوق
    خاک بر سر فرق کند ریگ روان می گردد
    روش حرفزدن رفت زیادم چکنم
    نام یارست بچیزیکه زبان می گردد
    چرخ از بهر تو در کار بود حرص تو چیست
    آسیا از پی رزق دگران می گردد
    آنچنان شوق قناعت زده راهم که کسی
    خاک اگر می خورد آبم بدهان می گردد
    ناوک رشک خورد بر جگر خسته کلیم
    هر که از بار غم عشق کمان می گردد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha