کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چو جرس کار دل ار ناله و فریاد بود
    مشنو خنده زخمش ز دل شاد بود
    تا بدیدار تو شد دیده بستان روشن
    سرو را گفت شکرانه که آزاد بود
    دم عیسی ز دلم عقده خاطر نگشود
    چون حباب این گرهی نیست که بر باد بود
    دانه کشت مکافات دمد از دل سنگ
    دام هر صید گهی در ره صیاد بود
    حسن محتاج تکلف نبود زانکه بزلف
    هیچ نفزاید اگر شانه زشمشاد بود
    مرگ فرزند ندید آنکه سخن زاده اوست
    کاشکی عمر پدر صد یک اولاد بود
    نکنی شکوه ز خونریزی آن غمزه کلیم
    رحم غیب است اگر در دل جلاد بود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha