کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    گلشن کشمیر خارش گل بدامان می دهد
    سایه در خاک چمنها بوی ریحان می دهد
    زاهدان خشک را نبود هوایش سازگار
    زهد و تقوی را هوای تر بطوفان می دهد
    بخت بد سرمایه ما رایگان از دست داد
    مفلس آب خضر گر بفروشد ارزان می دهد
    گرچه بد سودائیش یکدل بکس واپس نداد
    هر که دارد دل بآن زلف پریشان می دهد
    هر لبش گاه تبسم معجزی دارد جدا
    یک لبش جان می ستاند یک لبش جان می دهد
    سر بجیب خود بغواصی فرو گر می بری
    خاک ره دانی گهرهائی که عمان می دهد
    می دهد گاهی بری نخل امید ما ولی
    تخم گل گر می فشانم بر مغیلان می دهد
    تب بکام دل ز وصل استخوان من رسید
    آری آری داد آتش را نیستان می دهد
    پیش چشم مست او ای دیده خونباری مکن
    زانکه خونریزی بیاد خوی ترکان می دهد
    همره سامان ما سرگشتگی چون آسیا
    تا نباشد کی سری را دهر سامان می دهد
    خوش دبستانیست چشم فتنه ساز او کلیم
    غمزه او دلبری تعلیم مژگان می دهد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha