کلیم کاشانی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۳۲۵: گلشن کشمیر خارش گل بدامان می دهد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گلشن کشمیر خارش گل بدامان می دهد سایه در خاک چمنها بوی ریحان می دهد زاهدان خشک را نبود هوایش سازگار زهد و تقوی را هوای تر بطوفان می دهد بخت بد سرمایه ما رایگان از دست داد مفلس آب خضر گر بفروشد ارزان می دهد گرچه بد سودائیش یکدل بکس واپس نداد هر که دارد دل بآن زلف پریشان می دهد هر لبش گاه تبسم معجزی دارد جدا یک لبش جان می ستاند یک لبش جان می دهد سر بجیب خود بغواصی فرو گر می بری خاک ره دانی گهرهائی که عمان می دهد می دهد گاهی بری نخل امید ما ولی تخم گل گر می فشانم بر مغیلان می دهد تب بکام دل ز وصل استخوان من رسید آری آری داد آتش را نیستان می دهد پیش چشم مست او ای دیده خونباری مکن زانکه خونریزی بیاد خوی ترکان می دهد همره سامان ما سرگشتگی چون آسیا تا نباشد کی سری را دهر سامان می دهد خوش دبستانیست چشم فتنه ساز او کلیم غمزه او دلبری تعلیم مژگان می دهد کلیم کاشانی