کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    زاهد ازتر دامنی دامن چو بر اخگر زند
    سبزه جای دود از آتش همان سر بر زند
    دود آه عندلیبان آتش صد خرمنست
    خویش را از پا در آرد هر که گل بر سر زند
    رنگ خجلت از رخ گل تا قیامت ظاهرست
    غنچه نوکیسه گر چندی گره بر زر زند
    هر که را باید نوشتن نسخه آداب فقر
    صفحه تن را ز نقش بوریا مسطر زند
    خون عاشق از حجاب حسن پنهان می خورد
    شوخ بیباکی که ساغر در کف محشر زند
    نقش بغداد از سواد دهر نتوانست شست
    دجله را کی می رسد پهلو بچشم تر زند
    خون ما را چون شفق بر صبح آن گردن مبند
    صبر کن چندانکه عاشق سینه بر خنجر زند
    خونبهای مرغ دل دانی بر صیاد چیست
    اینکه بگذارد بخون خویش بال و پر زند
    کو گدائی چون کلیم امروز در اقلیم فقر
    غیرنومیدی بود کفر ار در دیگر زند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha