کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بسکه حرف قامتت ورد دل دیوانه شد
    سینه از مشق الف مانند لوح شانه شد
    تا خراب او نگردیدم بمن ننمود روی
    خانه از خورشید گرمی دید چون ویرانه شد
    عیش در جانم غریبست ارچه ماند سالها
    غم اگر یکروز در دل ماند صاحبخانه شد
    بسکه بهر صید دل ها تخم شید افشانده اند
    در کف ارباب تقوی سبحه ها بیدانه شد
    بود از دلهای ما آوازه زلفت بلند
    از نوا افتاد چون زنجیر نی دیوانه شد
    سرکشان گر آتشند آخر ملایم می شوند
    شمع آخر آب گشت و مرهم پروانه شد
    کلبه تاریک من بیشم سواد اعظم است
    فارغ از کاشان کلیم از گوشه کاشانه شد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha