کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    هر زخم که خدنگ تو زیب نشان شود
    چشمی دگر براه خدنگت عیان شود
    یارم بخشم رفته اگر عمر رفته است
    چندان نمی رود که ز چشمم نهان شود
    واصل ز حرف چون و چرا بسته است لب
    چون ره تمام گشت جرس بیزبان شود
    خاکش بسر که گریه بیحاصل منست
    آن باده ایکه بر دل مینا گران شود
    خاطر نشان شود بتو تأثیر تیر آه
    روزیکه پشت طاقت عاشق کمان شود
    طفلی که سینه شانه شد از زخم خط او
    چندان نکرده مشق که دستش روان شود
    خوش می برد رسائی زلف تو کار پیش
    زیبد که حلقه اش کمر آن میان شود
    افتاده را بچشم حقارت مبین که خاک
    گر سر کشد غبار دل آسمان شود
    کردی کلیم قافله اشک را روان
    کو لخت دل که آتش این کاروان شود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha