کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    یاد تو از ضمیر به نسیان نمی رود
    نقش رخت ز دیده به طوفان نمی رود
    با بخت تیره چون بتماشای او روم
    در شب کسی بسیر گلستان نمی رود
    عاشق بسان شمع بود از غرور عشق
    در زندگی سرش به گریبان نمی رود
    شمع قلم زنامه گرمم بته رسید
    شوقم هنوز بر سر عنوان نمی رود
    تن سرد گشت و داغ جنون گرم سوختن
    سر در ره رفته و سامان نمی رود
    ساقی ز می کدورت دل کم نمی شود
    بنشین که داغ لاله ز باران نمی رود
    چندانکه می رویم بجائی نمی رسیم
    ریگ ار روان بود ز بیابان نمی رود
    افتم بفکر زلف تو هنگام بیخودی
    مستش مدان کسیکه پریشان نمی رود
    دیگر کلیم اگر ز لگدکوب حادثه
    چون سرمه می شود ز صفاهان نمی رود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha