کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    کسب کمال اهل جهان کسب زر بود
    علامه آن بود که زرش بیشتر بود
    نیک و بد زمانه بود کاش مثل هم
    خارش بسر رسد گلش ار تا کمر بود
    داد از نفس درازی این دل که همچو شمع
    یک آه گرمش از سر شب تا سحر بود
    خون شد دلم چو لذت آوارگی شناخت
    تا در لباس موج گهر در سفر بود
    ماه نوی که یکشبه باشد تمام عمر
    در آسمان حسن هلال کمر بود
    آن ناوک و هدف که بعید وصال هم
    هرگز نمی رسند دعا و اثر بود
    از هر مراد کامروا باد آنکه گفت
    ترک مراد صندل هر دردسر بود
    نیرنگ بین که آفت سالک ز تشنگیست
    در آن رهی که نقش قدم چشم تر بود
    یارب ز حال ما چه تواند بیان نمود
    آن قاصدی که با تو زخود بیخبر بود
    از دوستان رسد همه آفت بدوستان
    چشم گهر سفید ز آب گهر بود
    آورده ام به پیش ز آوارگی کلیم
    راهی که خضرش از پی راه دگر بود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha