کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    مرا همیشه مربی چه طالع دون بود
    ترقیم چه عجب گر چو شمع وارون بود
    همیشه اهل هنر را زمانه عریان داشت
    فسانه ایست که خم جامه فلاطون بود
    پسند ماتمیان با هزار غم نشدیم
    بجرم اینکه لباسم زگریه گلگون بود
    فلک ز عیب تهی کاسه ای مثل چون شد
    زکاسه های کواکب همیشه پرخون بود
    مدام از آن نم باران که خاک آدم داشت
    متاع خانه ما نزد سیل مرهون بود
    همیشه عقده خاطر رواج کارم داد
    چه بستگی که پر و بال صید مضمون بود
    نشان شیفتگان دیار عشق یکیست
    بچشم لیلی هر گردباد مجنون بود
    خوش آن گذشته که تاری گر از علائق داشت
    بسان طنبور آنهم زخانه بیرون بود
    کلیم دل بقناعت نهاد و چاره نداشت
    ز دخل خون جگر خون گریه افزون بود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha