کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    خاک غربت در مذاقم آبحیوان می شود
    صبح روشن خاطر از شام غریبان می شود
    گرچه ننگ از نام ما داری چه شد، گاهی بپرس
    لایق یاد ار نباشد خرج نسیان می شود
    دیده ام تا سرکشی هایی خطت، در حیرتم
    مور هم بر همرهی ملک سلیمان می شود
    می جهد ابروی موج و می پرد چشم حباب
    نیست خیر ای دل دگر در دیده طوفان می شود
    پشت طاقت خم گرفت از منت پیراهنم
    از تن آسائیست گر دیوانه عریان می شود
    باغ دنیا از کجا و میوه راحت کجا
    گر نهالش خشک گردد چوب دربان می شود
    بخت وارون هر چه آسانست مشکل می کند
    توبه را باید شکست این شیشه سندان می شود
    کاروان خط نمی دانم چه بار آورده است
    اینقدر دانم که نرخ بوسه ارزان می شود
    پای در دامن چو قفل بی کلید آورده ام
    برنخیزم گر بفرقم خانه ویران می شود
    غیرت همت بشرکت سرنمی آرد فرود
    ما همان خاریم اگر عالم گلستان می شود
    دست بر سر، سنگ بر دل، خار در پائی کلیم
    می توان دانست کار ما بسامان می شود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha