کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    از هستی من تو چون نام و نشان برد
    پی بر سر شوریده من داغ چسان برد
    کس دعوی ویرانه بسیلاب نکردست
    از عشق دل باخته واپس نتوان برد
    از تاب در گوش تو در آتش رشکم
    کان گوشه نشین عیش دو عالم زمیان برد
    هرگز ببتان نقش قمارم ننشسته
    با هر که نظر باختم از من دل و جان برد
    آبیست در آنروی که سرجوش بهارست
    رنگیست برین چهره که ناموس خزان برد
    از بسکه گرفتار بخون خوردن خویشم
    انگشت ندامت نتوانم بدهان برد
    با مور میانی سر و کارست دلم را
    کو خرمن آرام سلیمان ز میان برد
    تاب سفر دور ندارد ز نزاکت
    از دل نتوان حرف میانش بزبان برد
    نام تو کلیم ار نبرد یار نرنجی
    از ننگ تو آن نام نداری که توان برد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha