کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بخت بد جائیکه پای کینه محکم می کند
    سنگ باران گشت راحت را ز شبنم می کند
    کام دل گر آرزو داری بدنبالش مرو
    تا تو از پی می روی آن صید هم رم می کند
    گرد غم را پاک از روی غبارآلود ما
    سیلی ایام با اشک دمادم می کند
    جهل را در جنگ دانش لشکری در کار نیست
    صد فلاطون را بیک کج بحث ملزم می کند
    سازگاریهای تیغت را چو می آرد بیاد
    زخم ما، خون گریه از بیداد مرهم می کند
    زلف دلبندت گره بر روی هم می افکند
    یا برای ما پریشانی فراهم می کند
    بر نشاط هر که افزاید فلک کاهد ز ما
    پسته گر خندان شود از عیش ما کم می کند
    شب شکار صید معنی می توان کردن که روز
    این غزال از سایه خود هر زمان رم می کند
    خواجه هر جا قصه پیراهن یوسف شنید
    پیش چشمش جلوه همیان در هم می کند
    در کمین راحت مرگیم و پندارند خلق
    عهد پیری قامت فرسوده را خم می کند
    اقتضای اتحاد حسن و عشقست این کلیم
    شهرت او گر مرا رسوای عالم می کند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha