کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    خوبان که روی بر من بیدل نهاده اند
    دام از پی شکاری بسمل نهاده اند
    باشد نشان پا همه خونین بکوی دوست
    آنجا زبسکه کام بساحل نهاده اند
    مستان ز بحر پر خطر عشق همچو مل
    تا بر گرفته کام بساحل نهاده اند
    خود را شهید دیده ام ایدل که در کفم
    آئینه ای ز خنجر قاتل نهاده اند
    جیبی زشوق پاره نکردند زاهدان
    بر دستشان ز سبحه سلاسل نهاده اند
    مقصد طلب مباش که سرگشته مانده اند
    آنها که رخت خویش بمنزل نهاده اند
    در بزم او کلیم ز آه شررفشان
    شمعیست در کناره محفل نهاده اند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha