کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چنان ز عکس رخ دوست دیده پرگل شد
    که شاخ هر مژه آرامگاه بلبل شد
    چه لازمست چنان مشق سرگرانی کرد
    که یک نفس نتوان غافل از تغافل شد
    چو مار بر سر گنجش اگر بود مسکن
    گداست مرد اگر عاری از توکل شد
    که همچو تیر هوائی بخویش رفعت بست
    که نه ترقی او مایه تنزل شد
    گلی که بوی وفائی درین چمن ندهد
    بقدر کم ز خس آشیان بلبل شد
    غلط بود که کند صبر کارها بمراد
    بمن که دشمن غالب شده از تحمل شد
    بلا به چاره گران تند و تلخ بیشتر است
    که زور سیل همه صرف کندن پل شد
    کلیم توبه اگر می کنی بیا، وقتست
    ز توبه توبه کن اکنون که موسم گل شد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha