کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    هنرم را ثمری چرخ جفا کار نداد
    دیده قدرشناسی بخریدار نداد
    تا امیدت نشود یأس براحت نرسی
    این نهالیست که تا خشک نشد بار نداد
    شمع را بنگر و داد و دهش دهر ببین
    هر که را داد زبان قوت گفتار نداد
    صحبتی نیست که آخر اثرش گل نکند
    خنده را غیر گل زخم بسوفار نداد
    سالک راه حق از ترک علایق دیده است
    آنقدر نفع که پرهیز به بیمار نداد
    هر که پیوند تعلق ز بد و نیک بردی
    کاه در خانه او پشت بدیوار نداد
    تا ندامت بکفم چون صدف انگشت نهشت
    بخت بد کار مرا عقده دشوار نداد
    نشئه باده نیابد ز سرش راه عروج
    آن قدح نوش که دستار بخمار نداد
    وای بر حال عزیزان که درین قحط تمیز
    هیچکس خار بهای گل بیخار نداد
    دهر کامت ندهد مفت که امید گلاب
    تا نیامد بمیان آب بگلزار نداد
    تا نداد آب باین مزرعه از گریه کلیم
    شعله سرسبز نگردید و شرر بار نداد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha