کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    رود آرام ز عمری که بهجران گذرد
    کاروان در ره ناامن شتابان گذرد
    بر گرفتاری دل خنده زنان می گذرم
    همچو دیوانه که از پیش دبستان گذرد
    بخت شاد است زویرانی ما در غم عشق
    عید جغدست بمعموره چو طوفان گذرد
    قسمت این بود که چون موج بدریای وجود
    هر کجا رو نهم احوال پریشان گذرد
    حسن بی پرده او بیشترم می سوزد
    چون تهیدست که بر نعمت ارزان گذرد
    چشم بر راه خضر سالک عارف نبود
    در پی راهزن افتد ز بیابان گذرد
    آگه از عیش جوانی نشدم در غم عشق
    همچو آن عید که بر مردم زندان گذرد
    هر کجا مور قناعت پر همت واکرد
    چه عجب گر ز سر ملک سلیمان گذرد
    دست و پا بیهده زد در غم عشق تو کلیم
    به شنا کس نتواند که ز عمان گذرد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha