کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    از غمی شکوه نکن تا غم دیگر ندهند
    از لب خشک مگو تا مژه تر ندهند
    خوبرویان چو نشینند در ایوان غرور
    منصب آینه داری بسکندر ندهند
    در دیاری که رهائی زاسیری مرگست
    صید تا لایق کشتن نشود سر ندهند
    خط آزادی ما از غم دوران که دهد
    ساقیان باده اگر تا خط ساغر ندهند
    حاجت از فقر طلب روی طلب گر داری
    که زیک در دهدت آنچه ز صد در ندهند
    گرچه خود گشته زن حرص و طمع می گوید
    مفتی شهر که یکزن بدو شوهر ندهند
    جامه عرض نکویان چو درد نتوان دوخت
    زانکه پیراهن گل را برفوگر ندهند
    از سخن غیر زیان نفع سخنور نبود
    بصدف جوهریان قیمت گوهر ندهند
    در دیاریکه بود گردش آنچشم کلیم
    نسبت فتنه ببدگردی اختر ندهند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha