کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    عمر سیرش کوته است ار جورت از دل می رود
    چند گامی از ضرورت مرغ بسمل می رود
    خواب غفلت بسکه چشم کاروان عمر بست
    بانگ باید بر جرسها زد که محمل می رود
    کینه اش ای کاش باعث می شدی بر قتل ما
    خون ناحق کشته زود از یاد قاتل می رود
    دهر اگر بحر پرآشوبست مستانرا چه غم
    کشتی من بیخطر دایم بساحل می رود
    چون زبان گنگ باید در سخن خود را گرفت
    راه باریکست کار از طبع کاهل می رود
    بر زبان دارد حدیث چشم طوفانزای من
    خامه محذورست گر با سینه در گل می رود
    جذب شوقم می برد رهبر نمی خواهم کلیم
    هر که سیلابش برد بیخود بمنزل می رود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha