کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    آن جنگجو که هیچ ملال از جفا نداشت
    صلحش بسان رنجش عاشق بقا نداشت
    دل از هجوم درد تو شرمندگی کشید
    ویرانه حیف درخور سیلاب جا نداشت
    شمعم زباد دامن فانوس می کشد
    آن محنتی که در ره باد صبا نداشت
    ازهای های گریه من تا دلش گرفت
    دیگر چو آب تیغ سر شکم صدا نداشت
    بر سینه خط زخم چه خوانا نوشته ای
    داغ ارچه بود حاجت این نقطه ها نداشت
    روزی هزار بار اگر گریه دیده را
    می شست بیتو خانه چشمم صفا نداشت
    گر آب و دانه در قفس مرغ دل نبود
    صیاد را چه جرم، قفس این فضا نداشت
    از گریه ام که زیب عروسان گلشنست
    پای گلی نبود که رنگ حنا نداشت
    دل ترک آشنائی ما زود کرد و رفت
    زان شد پسند یار که عیب وفا نداشت
    دست جنون لباس چو کند از بر کلیم
    چون غنچه رخت زیر بزیر قبا نداشت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha