کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    براه عشق تو جز اشک و آه با من نیست
    از آن متاع چه بهتر که باب رهزن نیست
    زبس گداختم از غم چنان سبک شده ام
    که خون ناحق من نیز بار گردن نیست
    بغیر دیده و دل کز غمت فروغ برند
    دو خانه هرگز از یک چراغ روشن نیست
    درین چمن دل ما همچو غنچه پیکان
    ز صد بهارش امید یکی شکفتن نیست
    برای قافله کعبه سبکباری
    هزار بدرقه و راهبر چو رهزن نیست
    دلم که در کف عشقت ز موم نرم تر است
    چو وقت پند شود کم ز سنگ و آهن نیست
    ببحر هستی غیر از حباب نتوان یافت
    سری که منت تیغ تواش بگردن نیست
    کم از هنر نبود عیب چون بجا باشد
    که تنگ چشمی عیب است و نقص سوزن نیست
    کلیم را سر همخانگی بشعله بود
    وگرنه جائی بهتر ز کنج گلخن نیست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha