کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    شیوه نادان بود بر عاشق بیدل گرفت
    بر اصول رقص بسمل کی کند عاقل گرفت
    عشق با سیلاب پنداری زیک سرچشمه است
    جای خود ویران کند هر جا دمی منزل گرفت
    طبع بی انصاف را از عیب جوئی چاره نیست
    گر بزیر تیغ آمد نکته بر قاتل گرفت
    هر کجا سامان فزونتر بهره مندی کمترست
    تشنه زاب جوی بیش از سیل کام دل گرفت
    موج می تیغست بروی جلوه گل آتشست
    هر کجا طبع بلند از دهر بیحاصل گرفت
    سفله چون دستش قوی گردد زبون کش می شود
    حرص هر جا غالب آمد لقمه از سائل گرفت
    باده صحبت اگر یکدم بود دارد اثر
    تیغ، تعلیم بخون غلطیدن از بسمل گرفت
    راه عشقست اینکه نتوان بی ادب یک گام رفت
    گرداگر برخاست از جا رخصت از محمل گرفت
    رفت عمرم در سفر چون موج و نتوانم کلیم
    گوشه امنی درین دریای بیحاصل گرفت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha