کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بر دل ز بس غبار کدورت نشسته است
    بیچاره ناله در ته دیوار مانده است
    مرغ از قفس پرید و بفانوس شمع سوخت
    دل همچنان بسینه گرفتار مانده است
    دل را تو بردی و غم دل همچنان بجاست
    آئینه در میان نه و زنگار مانده است
    پرهیز چون نمی کند از خون عاشقان
    چشم ترا سزاست که بیمار مانده است
    چون همنشین آن برو رو گشته آبله
    شبنم در آفتاب چه بسیار مانده است
    سررشته هزار موافق ز هم گسیخت
    ربط ردای شیخ بزنار مانده است
    از زور رعشه پنجه خورشید می برد
    از باده گرچه دست من از کار مانده است
    باشد نشان پختگی افتادگی کلیم
    آن میوه نارسست که بر دار مانده است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha