کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چمن ز سردی ایام برگ و بار گذاشت
    خوش آنکه عاریتی را باختیار گذاشت
    بسست سردی فصل خزان کنون باید
    هوای زهد خنک را بیک کنار گذاشت
    خزان رسید و بآزادگی ثمر شد نخل
    فشاند برگ بشکر همینکه بار گذاشت
    تو نیز پنجه ز می رنگ کن که باد خزان
    حنا بدست عروسان شاخسار گذاشت
    چو سایه در قدم شاهدان بستان باش
    که برگ ریز بپای همه نگار گذاشت
    دلم بحلقه زلف نگار خود را بست
    باین وسیله سری در کنار یار گذاشت
    ز انقلاب سپهر دو رو عجب دارم
    که بیقراری ما را بیک قرار گذاشت
    چنان ممیر که چیزی بماند از تو بجا
    بغیر نام نباید بیادگار گذاشت
    چه می توان ز پریشان تیره روز گرفت
    کلیم دعوی دل را بزلف یار گذاشت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha