کلیم کاشانی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۹۶: چمن ز سردی ایام برگ و بار گذاشت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چمن ز سردی ایام برگ و بار گذاشت خوش آنکه عاریتی را باختیار گذاشت بسست سردی فصل خزان کنون باید هوای زهد خنک را بیک کنار گذاشت خزان رسید و بآزادگی ثمر شد نخل فشاند برگ بشکر همینکه بار گذاشت تو نیز پنجه ز می رنگ کن که باد خزان حنا بدست عروسان شاخسار گذاشت چو سایه در قدم شاهدان بستان باش که برگ ریز بپای همه نگار گذاشت دلم بحلقه زلف نگار خود را بست باین وسیله سری در کنار یار گذاشت ز انقلاب سپهر دو رو عجب دارم که بیقراری ما را بیک قرار گذاشت چنان ممیر که چیزی بماند از تو بجا بغیر نام نباید بیادگار گذاشت چه می توان ز پریشان تیره روز گرفت کلیم دعوی دل را بزلف یار گذاشت کلیم کاشانی