کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    هرگز دلت نشان گذار وفا نداشت
    سنگی که ره فتاد بر او نقش پا نداشت
    دل از هجوم درد تو شرمندگی کشید
    ویرانه حیف درخور سیلاب جا نداشت
    شمعم ز باد دامن فانوس می کشد
    آن محنتی که در ره باد صبا نداشت
    از هایهای گریه من تا دلش گرفت
    دیگر چو آب تیغ، سر شکم صدا نداشت
    بر سینه خط زخم چو خوانا نوشته شد
    داغ ارچه بود حاجت این نقطه ها نداشت
    روزی هزار بار اگر گریه دیده را
    میشست بیتو خانه چشمم صفا نداشت
    جز خاک کوی دوست که نتوان ازو گذشت
    از چاک سینه بستن خونم دوا نداشت
    گر آب ودانه در قفس مرغ دل نبود
    صیاد را چو جرم قفس این فضا نداشت
    از گریه ام که زیب عروسان گلشنست
    پای گلی نبود که رنگ حنا نداشت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha