کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    در آتش عشق مهوشان رفت
    آسان پی دل نمی توان رفت
    دل از پی درد او روان شد
    منزل دنبال کاروان رفت
    این مهمان نخوانده آه
    شد خوار زبس، بر آسمان رفت
    تیر تو گرفت کشور دل
    این مژده بخانه کمان رفت
    راه سفرت دلا نبستست
    گاهی از خویش می توان رفت
    ای گلبن تازه خار جورت
    اول در پای باغبان رفت
    با جذبه دام، بی پر و بال
    بتوان چو سفیر از آشیان رفت
    عاشق شمعست و قدر او را
    وقتی دانند کز میان رفت
    آوارگی کلیم خواهم
    کز هند توان باصفهان رفت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha