کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دل از سر کوی تو اگر پای کشیده است
    باز آمدنش زودتر از رنگ پریده است
    ناصح هذیان گوید و ما را تب عشق است
    مابسمل و او می طپد اینرا که شنیده است
    حال دل صدپاره که در نامه نوشتم
    در یار اثر کرده که ناخوانده دریده است
    در جیب تفکر سر خود کرده فراموش
    کس به ز جرس سر بگریبان نکشیده است
    مرغ دل ما را روش کاغذ باد است
    بی رشته بپا از کف طفلان نپریده است
    در پیرهن طاقت گلها زده آتش
    آن سبزه که شبنم ز در گوش تو دیده است
    خون در جگرم کرده رم طایر معنی
    تا بر سر تیر قلم فکر رسیده است
    دانی عرق نقطه بروی سخن از چیست
    بسیار بدنبال سخن فهم دویده است
    آن طفل که پرورده بدامان قناعت
    گل راچو شکر خورده و از شیر بریده است
    خرسند بهیچست کلیم از چمن حسن
    بر سر زده است آن گل وصلی که نچیده است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha