کلیم کاشانی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۵۷: هرگز دلت نشان گذار وفا نداشت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هرگز دلت نشان گذار وفا نداشت سنگی که ره فتاد بر او نقش پا نداشت دل از هجوم درد تو شرمندگی کشید ویرانه حیف درخور سیلاب جا نداشت شمعم ز باد دامن فانوس می کشد آن محنتی که در ره باد صبا نداشت از هایهای گریه من تا دلش گرفت دیگر چو آب تیغ، سر شکم صدا نداشت بر سینه خط زخم چو خوانا نوشته شد داغ ارچه بود حاجت این نقطه ها نداشت روزی هزار بار اگر گریه دیده را میشست بیتو خانه چشمم صفا نداشت جز خاک کوی دوست که نتوان ازو گذشت از چاک سینه بستن خونم دوا نداشت گر آب ودانه در قفس مرغ دل نبود صیاد را چو جرم قفس این فضا نداشت از گریه ام که زیب عروسان گلشنست پای گلی نبود که رنگ حنا نداشت کلیم کاشانی