کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بهر منزل فزون دیدم ز هجران زاری دل را
    خوشا حال جرس، فهمیده است آرام منزل را
    زشوق دوست زانسان چشم حسرت بر قفا دارم
    که روهم گر براه آرم نمی بینم مقابل را
    چمن را غنچه نشکفته بسیارست، می ترسم
    که در گلزار ایران هم نه بینم شادمان دل را
    اسیر هندم و زین رفتن بیجا پشیمانم
    کجا خواهد رساندن پرفشانی مرغ بسمل را
    اگرچه هند گردابست امان از وی نمی خواهم
    نگیرد دست استغنای من دامان ساحل را
    بامید صبوری از درش بار سفر بستم
    خورند آری بامید دوا زهر هلاهل را
    بایران می رود نالان کلیم از شوق همراهان
    بپای دیگران همچون جرس طی کرده منزل را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha