کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    نه همین سودای ابرویت مرا دیوانه ساخت
    برهمن از شوق او محراب در بتخانه ساخت
    مستی چشم ترا نازم که در دوران او
    سبحه را زاهد بمی گل کرد و زان پیمانه ساخت
    رخنه در آهن فتد از سایه مژگان تو
    یکنفس آئینه را هم می تواند شانه ساخت
    دانه بسیار در کارست بهر صید خلق
    حق بدست زاهد از آن سبحه را صد دانه ساخت
    تا بکی باشم طفیل جغد در ویرانه ها
    منکه از سنگ حوادث می توانم خانه ساخت
    یکنفس هشیار بودن عمر ضایع کردنست
    گر نداری باده باید خویش را دیوانه ساخت
    فارغ از دریوزه میخانه ها گردیده ام
    کار عقل و هوش را آن نرگس مستانه ساخت
    تا شود روشن که مسکین کشته بیداد کیست
    گنبد از فانوس باید بر سر پروانه ساخت
    آن نگاه آشنا سرمشق فکرم شد، کلیم
    آشنایم با هزاران معنی بیگانه ساخت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha