کلیم کاشانی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۲۹: بهر منزل فزون دیدم ز هجران زاری دل را
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بهر منزل فزون دیدم ز هجران زاری دل را خوشا حال جرس، فهمیده است آرام منزل را زشوق دوست زانسان چشم حسرت بر قفا دارم که روهم گر براه آرم نمی بینم مقابل را چمن را غنچه نشکفته بسیارست، می ترسم که در گلزار ایران هم نه بینم شادمان دل را اسیر هندم و زین رفتن بیجا پشیمانم کجا خواهد رساندن پرفشانی مرغ بسمل را اگرچه هند گردابست امان از وی نمی خواهم نگیرد دست استغنای من دامان ساحل را بامید صبوری از درش بار سفر بستم خورند آری بامید دوا زهر هلاهل را بایران می رود نالان کلیم از شوق همراهان بپای دیگران همچون جرس طی کرده منزل را کلیم کاشانی