کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ز آه گرمی آتش زنم سراپا را
    ز یک فتیله کنم داغ جمله اعضا را
    حدیث بحر فراموش شد که دور از تو
    ز بس گریسته ام آب برده دریا را
    ز آه گرم من آتش بخانه افتاده است
    بکوی عشق کنون گرم می کنم جا را
    گشاده روئی ساحل بکار ما نیاد
    سرشک برد بساحل سفینه ما را
    اگر ببادیه گردی نمی روم، چه عجب
    جنون من نشناسد زشهر صحرا را
    دلم گرفت ازین خلق، خضر راهی کو
    کزو نشان طلبم آشیان عنقا را
    کلیم هر سر مویت فتیله داغیست
    ز بسکه سوز درون گرم کرده اعضا را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha