کلیم کاشانی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۳۵: ز آه گرمی آتش زنم سراپا را
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ز آه گرمی آتش زنم سراپا را ز یک فتیله کنم داغ جمله اعضا را حدیث بحر فراموش شد که دور از تو ز بس گریسته ام آب برده دریا را ز آه گرم من آتش بخانه افتاده است بکوی عشق کنون گرم می کنم جا را گشاده روئی ساحل بکار ما نیاد سرشک برد بساحل سفینه ما را اگر ببادیه گردی نمی روم، چه عجب جنون من نشناسد زشهر صحرا را دلم گرفت ازین خلق، خضر راهی کو کزو نشان طلبم آشیان عنقا را کلیم هر سر مویت فتیله داغیست ز بسکه سوز درون گرم کرده اعضا را کلیم کاشانی