کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بغیر خانه زنجیر و دیده تر ما
    کدام خانه که ویران نگشت بر سر ما
    بحیرتم که خبر چون بسنگ حادثه رفت
    که صلح کرد می مدعا بساغر ما
    زگرمی تب ما تا شود طبیب آگه
    کفی سپند فشاند بروی بستر ما
    بسینه صافی و روی گشاده چون ما نیست
    مگیر آینه گو خویش را برابر ما
    ازین سرایت سرگشتگی توان دانست
    که همچو گردش دامست سیر اختر ما
    دل از جفای که نالد شکایت از که کند
    بشهر طفلان افتاده مرغ بی پر ما
    دگر چه بخیه چه مرهم زهر دو کار گذشت
    که زخم همچو قفس گشت دور پیکر ما
    کدام بزم طرب را جدا زروی تو دید
    که می زآب سیه شد بچشم ساغر ما
    دماغ درد سر دولت از کجاست کلیم
    گرفتم اینکه هما سایه کرد بر سر ما

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha