کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    سر ببستان چو دهد جلوه یغمائی را
    اول از سرو کند جامه رعنائی را
    پای سعیم شده از خار رهت پوشیده
    چاره زین به نتوان کرد تهی پائی را
    زان شب و روز گریزم زمه و مهر، که کرد
    سایه هم تلخ بمن عشرت تنهائی را
    ما زگیرائی مژگان تو پابرجائیم
    ورنه اول نگهت برده توانائی را
    چشم جمعیت ازو دور که خوش می سازد
    فکر زلف تو دماغ من سودائی را
    خاکپای تو قدم گر نگذارد بمیان
    که بهم صلح دهد دیده و بینائی را
    لحظه ای خسته مژگان و دمی بسته زلف
    خوش رها کرده کلیم این دل هرجائی را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha