کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بیتو از گلشن چه حاصل خاطر افسرده را
    خنده گل دردسر می آورد آزرده را
    ساغری خواهم دم آخر مگر همراه او
    سوی تن باز آورم جان بلب آورده را
    نه همین بیسوز عشقست، از هوس هم گرم نیست
    سینه تابوتست گوئی زاهد دل مرده را
    کاغذ غم نامه را کردم حنائی از سرشگ
    تا بیاد او دهم چشم بخون پرورده را
    صورت ظاهر اگر در حسن باشد، آفتاب
    آورد تاریکی دل پی بمعنی برده را
    دل مکن از دوست گر خواهی باو پیوست باز
    کس بگلبن تا یکی بندد گل افسرده را
    چون زخاک خاکساری گل دمیدن سر کند
    سر شود یکدسته گل خاک بر سر کرده را
    چشم مست او کجا پروای دل دارد کلیم
    هیچ نسبت نیست با می خورده پیکان خورده را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha