کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ز عاشقان همه قصد جراحت است او را
    ازین جراحت ما تاچه حاجت است او را
    بخنده نمیکن خون کند دل ریشم
    شکر لبی که کمال ملاحت است او را
    بصبح طلعت او دل کجا رسد بصفا
    اگرچه کل همه حسن و صباحت است اورا
    بگرد عاشق بیهوده گرد او نرسد
    خضر که اینهمه سیرو سیاحت است او را
    شکر لبا، سوی عاشق چو بگذری خندان
    نمک مریز که دل پر جراحت است او را
    قباحت است که خندد بر تو غنچه ولی
    دهن دیده چه فکر از قباحت است او را
    اگرچه بلبل مست است اهلی از وصفت
    خموش شد که نه جای فصاحت است او را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha