کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    جان نذر کرده ام که بپایت فدا کنم
    پیش آی تا بنذر خود آخر وفا کنم
    شرمنده ز آسمان و زمینم که بهر تو
    تا کی بسجده افتم و تا کی دعا کنم
    با من نکرد هجر تو کاری که دامنت
    از دست تا بروز قیامت رها کنم
    آن دل که بسته ام بتو ای یوسف عزیز
    هرگز مباد کز تو بخواری جدا کنم
    گر زخم دلگشای تو باشد بجای دل
    گو دل مباش این گره غم چه وا کنم
    من کز نسیم زلف تو دیوانه میشوم
    زلفت اگر بچنگ من افتد چها کنم
    شکر خدا که چرخ من پیر را نکشت
    چندانکه بهر چون تو جوان جان فدا کنم
    اهلی، مراد من چو هلاکست غم مخور
    کاخر مراد خویشتن از وی روا کنم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha