کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دی شامگه کز پیش من مرکب بتندی تاختی
    رفتی چو خورشید از نظر روز مرا شب ساختی
    چون خون نریزد چشم من کز بعد عمری یکشبم
    ساقی شدی می دادیم بازم ز چشم انداختی
    ای در میان گلرخان قد تو در خوبی علم
    بشکست بازار بتان هرجا علم افراختی
    ناگه نظر کردی بمن گفتم طبیب من شدی
    تا حال خود گفتم ترا با دیگران پرداختی
    کارم چو ماه از مهر تو چون اندک اندک شد درست
    رخ تافتی باز از غمم چون ماه نو بگداختی
    من خود چه ارزم پیش تو کز لاله رویان جهان
    شد صدهزاران خاک و تو قدر یکی نشناختی
    اهللی تو در نرد وفا از نقش وصل آن پری
    اول زدی داوی عجب آخر ولی درباختی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha