کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ایکه بر عاشق نگاه از لطف و احسان میکنی
    گوییا بر عاشق خود مردن آسان میکنی
    آمدی چونسرو و بستان خانه گلشن ساختی
    گر بنوشی ساغری عالم گلستان میکنی
    دل بصد جا میرود هرگه ز مجلس میروی
    جان من بنشین که دلها را پریشان میکنی
    گنج مهرت چون نهادی در دل ما عاقبت
    خانه ما بر سر این گنج ویران میکنی
    بسکه مژگان درازت میخلد در جان من
    تا نگه کردم مرا صد رخنه در جان میکنی
    یوسف گمگشته در معنی تویی خود را بیاب
    نکته یی گفتم اگر سر در گریبان میکنی
    داغ دل چون غنچه اهلی تا بکی پوشی ز خلق
    روشنست این نکته بر ما گرچه پنهان میکنی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha