به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اهلی شیرازی

اهلی شیرازیغزل هاشمارهٔ ۱۰۸۳: چو چاره از غم خونخواره نمییابم

1480عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

چو چاره از غم خونخواره نمییابم
جز آنکه جان بدهم چاره یی نمی یابم
بهار عمر خزان کردم از غمت ایگل
هنوز فرصت نظاره یی نمی یابم
ز دست جور تو آواره جهان گشتم
ولیک همچو خود آواره یی نمی یابم
هنوز تیره شبم با هزار مشعل آه
شبی که همچو تو مهپاره یی نمی یابم
خوشم بخواری دل با هزار زخم زبان
بسختی دل خود خاره یی نمی یابم
شبم نمیرود از غصه خواب اگر روزی
ملامتی ز ستمکاره یی نمی یابم
بجان دوست که هرگز ز خانقه اهلی
صفای محبت میخواره یی نمی یابم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۰۸۲: غم چون تو آفتابی ز جهان پسند دار ...2شمارهٔ ۱۰۸۳: چو چاره از غم خونخواره نمییابم 3شمارهٔ ۱۰۸۴: من از اول ترا خورشید عالم سوز می ...4شمارهٔ ۱۰۸۵: می بده کز غم دنیا دمی آسوده شویم 5شمارهٔ ۱۰۸۶: تا یافته ام وصل تو در کینه خویشم 6شمارهٔ ۱۰۸۷: مه من که هرگز گزندت نه بینم 7شمارهٔ ۱۰۸۸: ز خونم سیر کی گردد که با لعلش نظ ...8شمارهٔ ۱۰۸۹: هرچند که از یار جز آزار ندیدم 9شمارهٔ ۱۰۹۰: من از صفای درون گر ز خود برون آی ...10شمارهٔ ۱۰۹۱: در چاره مرهم بدل پاره بماندم 11شمارهٔ ۱۰۹۲: من سوخته داغ درون پرور عشقم 12شمارهٔ ۱۰۹۳: ساقی بیا که دست ارادت بهم دهیم 13شمارهٔ ۱۰۹۴: از بسکه پیش روی بتان سجدها کنم 14شمارهٔ ۱۰۹۵: همدمان رفتند و من از همرهان واما ...15شمارهٔ ۱۰۹۶: در کمال است جمال تو که ما می طلب ...16شمارهٔ ۱۰۹۷: مگو که سر بگریبان نشسته غمناکم 17شمارهٔ ۱۰۹۸: گیریم که خود خار بلا اینهمه کشتی ...18شمارهٔ ۱۰۹۹: خوش آنکه همنفس یار خویشتن بودم 19شمارهٔ ۱۱۰۰: نه کس ز بهر تو یارم نه یار کس من ...20شمارهٔ ۱۱۰۱: مشنو که از تو سلسله مو در شکایتی ...21شمارهٔ ۱۱۰۲: زان مرهم دل غیر دل ریش ندیدیم 22شمارهٔ ۱۱۰۳: ما حرف ملامت همه از سینه بشستیم 23شمارهٔ ۱۱۰۴: ز رقیب او چه سازم که کند نظر بکی ...24شمارهٔ ۱۱۰۵: پیشت چو آب دیده خود خوار مانده ا ...25شمارهٔ ۱۱۰۶: ذره خاکم و در کوی تو گر گم باشم 26شمارهٔ ۱۱۰۷: چند این دل سودازده را پند بگویم 27شمارهٔ ۱۱۰۸: بپای سرو تو افتاده ایم و مدهوشیم 28شمارهٔ ۱۱۰۹: ترک خوبان گرچه از دست ملامت میکن ...29شمارهٔ ۱۱۱۰: خواهم غبار گردم از کوی او بر آیم 30شمارهٔ ۱۱۱۱: اگر تو دور کنی از درم صبور شوم 31شمارهٔ ۱۱۱۲: شرگشته ام و چاره تقدیر ندارم 32شمارهٔ ۱۱۱۳: دیده دریا چو شد از گریه چه تدبیر ...33شمارهٔ ۱۱۱۴: خوش آنکه نهی پای بسر منزل خاکم 34شمارهٔ ۱۱۱۵: چو یار رخت سفر بست من چکار کنم 35شمارهٔ ۱۱۱۶: آنکه شب روز طرب کرد ز روی چو مهم 36شمارهٔ ۱۱۱۷: بهر جا چشم بگشایم جمال یار می بی ...37شمارهٔ ۱۱۱۸: یکدم ایساقی جان می ده و مدهوش کن ...38شمارهٔ ۱۱۱۹: رخ بخون سرخ کند دیده گریان خودم 39شمارهٔ ۱۱۲۰: سگ توییم و بر آن در شکسته حال خو ...40شمارهٔ ۱۱۲۱: از جهان چون لاله داغت ایسهی قد م ...41شمارهٔ ۱۱۲۲: ایهمه آرزوی تو فکر من و خیال هم 42شمارهٔ ۱۱۲۳: من دردمند و ناتوان او سرکش و خون ...43شمارهٔ ۱۱۲۴: ما پیش تیغ سربارادت نهاده ایم 44شمارهٔ ۱۱۲۵: چند نالم ز غم و شهر پر آوازه کنم 45شمارهٔ ۱۱۲۶: بگذر ز آب خضر و دم از جام جم مزن 46شمارهٔ ۱۱۲۷: اگرچه رسم بود دل بدلستان دادن 47شمارهٔ ۱۱۲۸: ایکه دین و دلم ایثار تو خواهد بو ...48شمارهٔ ۱۱۲۹: ایکه میسوزد رخت دلها بداغ خویشتن 49شمارهٔ ۱۱۳۰: ما خود بریده ایم دل از کار خویشت ...50شمارهٔ ۱۱۳۱: شبی در آ ز در ایشمع و خانه روشن ...51شمارهٔ ۱۱۳۲: پرسشی کن ایطبیب و جان ما را شاد ...52شمارهٔ ۱۱۳۳: چند باشی با بدان یاد از نکو خواه ...53شمارهٔ ۱۱۳۴: ای روی دل افروز تو ماه همه خوبان 54شمارهٔ ۱۱۳۵: قد بین و رخ ببین و لب جانفزا ببی ...55شمارهٔ ۱۱۳۶: دو ضعیفیم من و سایه در آنراه شدن 56شمارهٔ ۱۱۳۷: چه حسن است این زهی خوبی مگر خورش ...57شمارهٔ ۱۱۳۸: میخواست شب که داغ نهد دلستان من 58شمارهٔ ۱۱۳۹: خوش است زیر سر آن خشت آستان دیدن 59شمارهٔ ۱۱۴۰: گر نه کافر بچه یی آتش دل تیز مکن 60شمارهٔ ۱۱۴۱: آن نخل قد و لعل لب چون رطبش بین 61شمارهٔ ۱۱۴۲: شبی با نامرادان باش و ترک خود مر ...62شمارهٔ ۱۱۴۳: گر شوم خاک ره و سبزه دمد از گل م ...63شمارهٔ ۱۱۴۴: گر با تو نیم دولتم ایشوخ بس است ...64شمارهٔ ۱۱۴۵: زخم پنهان بردل عاشق تو میدانی زد ...65شمارهٔ ۱۱۴۶: وه که بازار کف عنان دل برون خواه ...66شمارهٔ ۱۱۴۷: هرکه زنجیرش نهد مشکین کمندی ایچن ...67شمارهٔ ۱۱۴۸: گرچه هجر امشب ره اهل نظر خواهد ز ...68شمارهٔ ۱۱۴۹: چنان گردد خیالش چشم اشکبار من 69شمارهٔ ۱۱۵۰: ای چرخ پی مجلس او ز آب و گل من 70شمارهٔ ۱۱۵۱: نشاید با لبت غیری چو طوطی همنفس ...71شمارهٔ ۱۱۵۲: نظاره تو به هر دیده کی توان کردن 72شمارهٔ ۱۱۵۳: ای سبز پر کرشمه مشکین قبای من 73شمارهٔ ۱۱۵۴: اکنون که تنها دیدمت لطف ارنه آزا ...74شمارهٔ ۱۱۵۵: گر بوسه دهی زان لب خندان کهه دهم ...75شمارهٔ ۱۱۵۶: دارد رقیب بهر تو چشم حسد بمن 76شمارهٔ ۱۱۵۷: ای تو بروی همچو مه چشم و چراغ عا ...77شمارهٔ ۱۱۵۸: خوشا سنگ جفایت خوردن و هم در نفس ...78شمارهٔ ۱۱۵۹: تو که پیش بیغمانی چو گل از نشاط ...79شمارهٔ ۱۱۶۰: میمیرم و خار غمت از جان نمیآید ب ...80شمارهٔ ۱۱۶۱: موسم خزان ایگل در چمن گذاری کن 81شمارهٔ ۱۱۶۲: در دلم از تو گره به که گشاد از د ...82شمارهٔ ۱۱۶۳: آشفته ام از هجر و تو آشفته تر از ...83شمارهٔ ۱۱۶۴: ای سنبل زلف سیهت چین همه بر چین 84شمارهٔ ۱۱۶۵: بآرزوی تو خوشحال میتوان بودن 85شمارهٔ ۱۱۶۶: او در دل و چون باد صبا در بدرم م ...86شمارهٔ ۱۱۶۷: دل شکستند بسنگین دلیم سیمتنان 87شمارهٔ ۱۱۶۸: ساقی قدح پر از می چون سلسبیل کن 88شمارهٔ ۱۱۶۹: سگ این درم بسنگی دل من صبور میکن 89شمارهٔ ۱۱۷۰: دل که جای تست چون سازیم جای دیگر ...90شمارهٔ ۱۱۷۱: ایشوخ پر کرشمه کم التفات من 91شمارهٔ ۱۱۷۲: کام دلم از وصل بیک سجده روا کن 92شمارهٔ ۱۱۷۳: از در کعبه نه تو گفتی که شوم کشت ...93شمارهٔ ۱۱۷۴: لبز غم تو خشک شد دیده تر هم آنچن ...94شمارهٔ ۱۱۷۵: شاه حسنی یکنظر سوی گدای خود ببین 95شمارهٔ ۱۱۷۶: خواهی که عاشقانه سماعت کند خوشان 96شمارهٔ ۱۱۷۷: سخن بگو و دل از من بیک سخن بستان 97شمارهٔ ۱۱۷۸: گر با من مستی حذر از بیهده گو کن 98شمارهٔ ۱۱۷۹: بر توسن ناز آنپسر میتاخت چون برق ...99شمارهٔ ۱۱۸۰: وقت مرگ از سخنی درد مرا تسکین کن 100شمارهٔ ۱۱۸۱: در غنچه چو گل تا بکیی گوش بمن کن 101شمارهٔ ۱۱۸۲: مزاج زهر اگر کوشش کنی شیرین توان ...102شمارهٔ ۱۱۸۳: آن جوان عاجز کش و من ناتوانی این ...103شمارهٔ ۱۱۸۴: باده مینوش و بدین مشغله میگذران 104شمارهٔ ۱۱۸۵: من زار و دل غمزده هم زار تر از م ...105شمارهٔ ۱۱۸۶: ایدل به غم بساز و وصالش طلب مکن 106شمارهٔ ۱۱۸۷: سوختم چون لاله چشمی بر دل چاکم ف ...107شمارهٔ ۱۱۸۸: درد از طبیب گرچه نهفتن نمی توان 108شمارهٔ ۱۱۸۹: من اگر شکسته عهدم تو وفای خود نگ ...109شمارهٔ ۱۱۹۰: نپرسد جز وفا چیزی خدا روز جزا از ...110شمارهٔ ۱۱۹۱: به اعتقاد وفا بر کس اعتماد مکن 111شمارهٔ ۱۱۹۲: کی مدعی نهد سر در سجده نکویان 112شمارهٔ ۱۱۹۳: بیا ایعشق جانسوز آتشم در جان محز ...113شمارهٔ ۱۱۹۴: تن را بسوز و جانرا با دوست همنشی ...114شمارهٔ ۱۱۹۵: خون شد ز بخت بد جگر لخت لخت من 115شمارهٔ ۱۱۹۶: مجنون منم در عهد تو لیلی تو در د ...116شمارهٔ ۱۱۹۷: گرچه از داغ تو سوزد دل بیحاصل من 117شمارهٔ ۱۱۹۸: ز بهر جان نتوانم نظر برید از تو 118شمارهٔ ۱۱۹۹: پای سگی که دیده ام شب به در سرای ...119شمارهٔ ۱۲۰۰: تا بکی چون سگ بنالد عاشق شبگرد ا ...120شمارهٔ ۱۲۰۱: ز جور مدعی گویم که کم آیم بکوی ت ...121شمارهٔ ۱۲۰۲: هرچند که دیدم همه جور و ستم از ت ...122شمارهٔ ۱۲۰۳: ای خلق جهانی همه مست طرب از تو 123شمارهٔ ۱۲۰۴: خورشیدوار هرکه دلش سوخت داغ او 124شمارهٔ ۱۲۰۵: مرغ دلم که کشته شد از چشم مست تو 125شمارهٔ ۱۲۰۶: سایم همه شب روی خود بر خاک دور ا ...126شمارهٔ ۱۲۰۷: از بسکه نازک است چو گل طبع و خوی ...127شمارهٔ ۱۲۰۸: صیدم نکرد غنچه لبی جز بگفتگو 128شمارهٔ ۱۲۰۹: غم نیست کز زهر بلا تلخی کشد مسکی ...129شمارهٔ ۱۲۱۰: نازکتر از گل است بسی طبع و خوی ت ...130شمارهٔ ۱۲۱۱: دلش رمیده شد آهو ز چین کاکل او 131شمارهٔ ۱۲۱۲: همچو رخسار تو در عالم گلی بیخار ...132شمارهٔ ۱۲۱۳: گرچه به تیغ جفا سینه فکارم از او 133شمارهٔ ۱۲۱۴: بسوخت جان مرا اشتیاق خدمت تو 134شمارهٔ ۱۲۱۵: ای دلم چون پسته از شور نمک بریان ...135شمارهٔ ۱۲۱۶: هرگز دلم ملول نگشت از جفای او 136شمارهٔ ۱۲۱۷: از کفر و دین بری شده ام از برای ...137شمارهٔ ۱۲۱۸: بنمای آتشین رخ و مست شراب شو 138شمارهٔ ۱۲۱۹: بوفای او که گرم کشد نکنم فغان ز ...139شمارهٔ ۱۲۲۰: تو آب خضری و ما تشنه عاشقان از ت ...140شمارهٔ ۱۲۲۱: تا کی ز دهانش بود ایدل سخن تو 141شمارهٔ ۱۲۲۲: سهل است نقد دین و دل گر صرف شد د ...142شمارهٔ ۱۲۲۳: آن بزم عیش ساقی و جام شراب کو 143شمارهٔ ۱۲۲۴: بر نقش شیرین کوهکن گریید چشم زار ...144شمارهٔ ۱۲۲۵: پیش پای خود ببین شاد از غم مردم ...145شمارهٔ ۱۲۲۶: مشتی مگسانیم سپند شکر تو 146شمارهٔ ۱۲۲۷: قدر ارباب وفا نیست بخاک در تو 147شمارهٔ ۱۲۲۸: بسکه حیران گشته ام در جلوه رفتار ...148شمارهٔ ۱۲۲۹: بسکه سوزیم چو شمع از هوس محفل او 149شمارهٔ ۱۲۳۰: دل بکف میداشتم عمری نگاه از دست ...150شمارهٔ ۱۲۳۱: هر که آن گل پا نهد در دیده نمناک ...151شمارهٔ ۱۲۳۲: ای مرا داغی به دل از لعل آتش رنگ ...152شمارهٔ ۱۲۳۳: مارا همین جواب سلام است کام ازو 153شمارهٔ ۱۲۳۴: من بنده صبا که دهد عرض رای تو 154شمارهٔ ۱۲۳۵: ماییم دل و دین بسر کار تو کرده 155شمارهٔ ۱۲۳۶: زهی ز عارض تو گلرخان حجاب زده 156شمارهٔ ۱۲۳۷: مدعی در جوش و ما بیهوش از آن نو ...157شمارهٔ ۱۲۳۸: خوش حالتی است پیش تو از می خوشان ...158شمارهٔ ۱۲۳۹: خوش آنکه بودمه من زباده مست شده 159شمارهٔ ۱۲۴۰: چون شمع دل از داغ تو افروختنش به 160شمارهٔ ۱۲۴۱: اگر چه عشق نکویان جراحتست همه 161شمارهٔ ۱۲۴۲: تو ببزم عیش و نبود ره من در آن م ...162شمارهٔ ۱۲۴۳: خبرم شدست کانمه هوس شراب کرده 163شمارهٔ ۱۲۴۴: رسید مست من از می برخ گل افکنده 164شمارهٔ ۱۲۴۵: ای مصور ز کف این تخته تعلیم بنه 165شمارهٔ ۱۲۴۶: تنم که غرقه بخون اشک لاله گون کر ...166شمارهٔ ۱۲۴۷: آتش آهم نهال وادی ایمن شده 167شمارهٔ ۱۲۴۸: گهی که زلف بر آن روی مهوش افتاده 168شمارهٔ ۱۲۴۹: کی دل بیدردی از داغ گزندی سوخته 169شمارهٔ ۱۲۵۰: نه دیده مثل تو دیده نه کس نشان د ...170شمارهٔ ۱۲۵۱: ساقیا، باده بدین مست دل افتاده م ...171شمارهٔ ۱۲۵۲: جدایی از درت جانا بزهر آلوده تیر ...172شمارهٔ ۱۲۵۳: سرو من بنمای قد و خجلت شمشاد ده 173شمارهٔ ۱۲۵۴: تا ساقی گلهذار رفته 174شمارهٔ ۱۲۵۵: زلف سیه شانه کن جام مدامی بده 175شمارهٔ ۱۲۵۶: ساقیا می بقدح ریز و ببد مست مده 176شمارهٔ ۱۲۵۷: نوح اگر طوفان او افسانه مردم شده 177شمارهٔ ۱۲۵۸: ای با سگت فرشته دم از بندگی زده 178شمارهٔ ۱۲۵۹: بیا و ساقی جان شو به تشنه آبی ده 179شمارهٔ ۱۲۶۰: بیمارم و لب تشنه و از قافله ماند ...180شمارهٔ ۱۲۶۱: مرغ غافل چه دل آسوده بنظاره شده 181شمارهٔ ۱۲۶۲: بد فرصتت چرخ فلک تن فرو مده 182شمارهٔ ۱۲۶۳: در حسرت تو مردن ما از حیات به 183شمارهٔ ۱۲۶۴: پیش تو هر که هست چو صورت خموش به 184شمارهٔ ۱۲۶۵: از خواب جامه چاک و پریشان برآمده 185شمارهٔ ۱۲۶۶: ای ز ملاحت آتشی بر جگر ملک زده 186شمارهٔ ۱۲۶۷: روی نیاز بر ره آنسرو ناز به 187شمارهٔ ۱۲۶۸: دود چراغ خوردنم کرد چو لاله دل س ...188شمارهٔ ۱۲۶۹: دامی نهاده آنمه از زلف تاب داده 189شمارهٔ ۱۲۷۰: خطت که لب لعل شکر خای گرفته 190شمارهٔ ۱۲۷۱: بیا و درد هجران را دوا ده 191شمارهٔ ۱۲۷۲: آدم و گندم، من و خال لب جانانه ی ...192شمارهٔ ۱۲۷۳: عالم چو آفتاب پر از نور کرده یی 193شمارهٔ ۱۲۷۴: من کیم خسته دلی حال دگرگون شده ی ...194شمارهٔ ۱۲۷۵: در چمن با کف رنگین قدح ای گل زده ...195شمارهٔ ۱۲۷۶: هان ای خضر که آب بقانوش کرده یی 196شمارهٔ ۱۲۷۷: در وقت گل چو غنچه چرا دل فسرده ی ...197شمارهٔ ۱۲۷۸: عالمی را تو بشوخی دل و جان سوخته ...198شمارهٔ ۱۲۷۹: نیست از همت خود با دو جهانم کاری 199شمارهٔ ۱۲۸۰: چو بپای خم نهم سر نبری گمان مستی 200شمارهٔ ۱۲۸۱: بقدر درد اگرم قوت سخن بودی 201شمارهٔ ۱۲۸۲: بخلق درد تو بیهوده گفتم تا کی 202شمارهٔ ۱۲۸۳: چو ساقی گر بجامم دست بودی 203شمارهٔ ۱۲۸۴: چو طوطیان تو سخن بی نظیر میگویی 204شمارهٔ ۱۲۸۵: دی بسکه چو گل در نظر افروخته بود ...205شمارهٔ ۱۲۸۶: رفتی و کنار از من دیوانه گرفتی 206شمارهٔ ۱۲۸۷: با دیگران بعشوه سخن هر نفس کنی 207شمارهٔ ۱۲۸۸: کعبه عاشق من کاش شکیبا بودی 208شمارهٔ ۱۲۸۹: خواهم شبی گوش رضا بر حال زار من ...209شمارهٔ ۱۲۹۰: با دل چه چاره سازم کز آرزوی رویی 210شمارهٔ ۱۲۹۱: این چه رفتارست کایشمشاد قامت میک ...211شمارهٔ ۱۲۹۲: تا کی ای رشگ پری عالمی از غم بکش ...212شمارهٔ ۱۲۹۳: شب سگت دل خواست از عاشق چه بودی ...213شمارهٔ ۱۲۹۴: چون بود روز جزایی مکن آزار کسی 214شمارهٔ ۱۲۹۵: چه جور بود که باز ایفلک بمن کردی 215شمارهٔ ۱۲۹۶: تا چند ز من گوشه ابروی بتابی 216شمارهٔ ۱۲۹۷: تا دست بر اسباب سلامت نفشانی 217شمارهٔ ۱۲۹۸: آن دم که دل ربودی در قصد دین نبو ...218شمارهٔ ۱۲۹۹: از غمزه گه عتاب و گهی خنده میکنی 219شمارهٔ ۱۳۰۰: وقت آن شد که نظر درمن درمانده کن ...220شمارهٔ ۱۳۰۱: دی شامگه کز پیش من مرکب بتندی تا ...221شمارهٔ ۱۳۰۲: به نظاره جوانان که کسی نیافت سیر ...222شمارهٔ ۱۳۰۳: چند سازم که شوم خاک و تو بر من گ ...223شمارهٔ ۱۳۰۴: ای اشک جگر سوز که در چشم پر آیی 224شمارهٔ ۱۳۰۵: منعت نکنم گر ببد اندیش نشینی 225شمارهٔ ۱۳۰۶: با قبای آل چون برقی بمیدان تاختی 226شمارهٔ ۱۳۰۷: خنده یی کردی چو گل مارا چو بلبل ...227شمارهٔ ۱۳۰۸: ایشوخ مرا اینهمه دلتنگ چه داری 228شمارهٔ ۱۳۰۹: بخدا که بزم ما را ز غم تو شامگاه ...229شمارهٔ ۱۳۱۰: بصد کرشمه مهرم شکار خود کردی 230شمارهٔ ۱۳۱۱: بوعده بوسی ام از عشوه سازیی دادی 231شمارهٔ ۱۳۱۲: اول ز عاشقان بوفا یاد میکنی 232شمارهٔ ۱۳۱۳: هرکه یکساعت طبیب جان بیمارش تویی 233شمارهٔ ۱۳۱۴: از من خبر ای پسر نداری 234شمارهٔ ۱۳۱۵: گر کشد خاطر حزین باری 235شمارهٔ ۱۳۱۶: از آن بجور دل مبتلای من داری 236شمارهٔ ۱۳۱۷: مرید ما شو ایشیخ اگر باما دمی با ...237شمارهٔ ۱۳۱۸: چند از بتان فریفته آب و گل شوی 238شمارهٔ ۱۳۱۹: دمی گر صورت شیرین سخن با کوهکن گ ...239شمارهٔ ۱۳۲۰: از رشگ رخت گر دل گل درد نکردی 240شمارهٔ ۱۳۲۱: گلی است عارض ساقی بنازکی کز وی 241شمارهٔ ۱۳۲۲: ایکه بر بالین طبیب جان بیمار منی 242شمارهٔ ۱۳۲۳: دل شکست آن مه مرا در آرزوی ناوکی 243شمارهٔ ۱۳۲۴: ای یوسف عزیز چه از ما نهان شوی 244شمارهٔ ۱۳۲۵: ما بنده حسنیم و گرفتار نگاهی 245شمارهٔ ۱۳۲۶: بچنین جمال خوبی که تو گلعذار دار ...246شمارهٔ ۱۳۲۷: کی دل سبک باشک جگرگون کند کسی 247شمارهٔ ۱۳۲۸: در کوره غم تا نخورم سوزش و تابی 248شمارهٔ ۱۳۲۹: کاشکی ز اول بمن این کینه داری دا ...249شمارهٔ ۱۳۳۰: عاشق بیخانمان گر اختیاری داشتی 250شمارهٔ ۱۳۳۱: بسکه دل در سینه من سوخت داغ دلبر ...251شمارهٔ ۱۳۳۲: دگرم ز چشم گریان بهزار دلستانی 252شمارهٔ ۱۳۳۳: خواهم شبی بیایی و مهمان من شوی 253شمارهٔ ۱۳۳۴: مارا کشی و زنده جاوید میکنی 254شمارهٔ ۱۳۳۵: من لایق آن نیستم تا یار همرازم ک ...255شمارهٔ ۱۳۳۶: میان خلق میخواهم که توسن بر سرم ...256شمارهٔ ۱۳۳۷: ایعاشق بی دیده که در عیب منستی 257شمارهٔ ۱۳۳۸: اگرچه چشم منی همنشین اغیاری 258شمارهٔ ۱۳۳۹: ایکه بر عاشق نگاه از لطف و احسان ...259شمارهٔ ۱۳۴۰: غیرتم در دیده ها چون باد اگر ره ...260شمارهٔ ۱۳۴۱: کعبه گر میطلبی سعی کن آرام مجوی 261شمارهٔ ۱۳۴۲: نظر ز آن نوغزال ایدل به بیداری ت ...262شمارهٔ ۱۳۴۳: ز هستی تا نشان داری نشان تیر غم ...263شمارهٔ ۱۳۴۴: گر چو شمعم بکشی زنده بیک خنده کن ...264شمارهٔ ۱۳۴۵: گیرم دل من از غم دیوانه زیست بار ...265شمارهٔ ۱۳۴۶: بردی دلم اگرچه ندارم شکایتی 266شمارهٔ ۱۳۴۷: خوشیم با ستم و محنتی که میخواهی 267شمارهٔ ۱۳۴۸: تو مرا اگر نبخشی من و کنج نامراد ...268شمارهٔ ۱۳۴۹: ایکه بقتل عاشقان مست و خراب میرو ...269شمارهٔ ۱۳۵۰: صوفی اگر حریف ما بهر شراب میشوی 270شمارهٔ ۱۳۵۱: گر بغم شادی ز عشقش شادمانیها کنی 271شمارهٔ ۱۳۵۲: ای بلعل شکرین چشمه حیوان کسی 272شمارهٔ ۱۳۵۳: کاشکی فرق سرم فرش سرایت بودی 273شمارهٔ ۱۳۵۴: با همهلطف و با منت اینهمه ناز و ...274شمارهٔ ۱۳۵۵: ای ز جان شیرین تر و زیباتر از حو ...275شمارهٔ ۱۳۵۶: می خور که در سرای جهان نیست محکم ...276شمارهٔ ۱۳۵۷: گر بود یوسفش گرانجانی 277شمارهٔ ۱۳۵۸: از خون دیدها شد کوی تو لاله زاری 278شمارهٔ ۱۳۵۹: ای آب حیوان کاتشم از لعل نوشین م ...279شمارهٔ ۱۳۶۰: باز دل میبردم عشوه سرو نازی 280شمارهٔ ۱۳۶۱: ایسرو اگر این سوخته را دست بدادی 281شمارهٔ ۱۳۶۲: دلا، با شمع خویشت در نگیرد گریه ...282شمارهٔ ۱۳۶۳: مستی و غم از طعن بداندیش نداری 283شمارهٔ ۱۳۶۴: نظری فکن که دارم تن زار و روی زر ...284شمارهٔ ۱۳۶۵: صوفی تو نیی صافی از عشق چه میلاف ...285شمارهٔ ۱۳۶۶: ایگل که غم عاشق مدهوش نداری 286شمارهٔ ۱۳۶۷: رفتی و چراغ ستم افروخته کردی 287شمارهٔ ۱۳۶۸: گر درد من سر از دل فرهاد بر زدی 288شمارهٔ ۱۳۶۹: دولت اگر مدد کند گلبن باغ من شوی 289شمارهٔ ۱۳۷۰: از جهان این بس که نانی خشک و آبی ...290شمارهٔ ۱۳۷۱: دشنام تلخ کز لب چون شکرم دهی 291شمارهٔ ۱۳۷۲: تو گر بخاک شهیدان گذار باز آری 292شمارهٔ ۱۳۷۳: ایکه در آیینه بینی روی و ناز افز ...293شمارهٔ ۱۳۷۴: سوختم چند چو برق آیی و چون باد ر ...294شمارهٔ ۱۳۷۵: سوخت دل از ناله ام چند خروشد کسی 295شمارهٔ ۱۳۷۶: پیش سگت چو اشک من لافد ز مردم زا ...296شمارهٔ ۱۳۷۷: سوختم شمع صفت تا شدم آتش نفسی 297شمارهٔ ۱۳۷۸: گشاد خنده زنان چشم برمن آفت جانی 298شمارهٔ ۱۳۷۹: چه سر پیش آری و با خود مرا همراز ...299شمارهٔ ۱۳۸۰: همه جانی از لطافت همه عمر و زندگ ...300شمارهٔ ۱۳۸۱: اگرچه چشم منی همنشین اغیاری 301شمارهٔ ۱۳۸۲: گر به بتخانه درآیی و موافق باشی 302شمارهٔ ۱۳۸۳: بیا که میکشدم درد ارزومندی 303شمارهٔ ۱۳۸۴: چو به تیغ کین ز خشمم بسر رکاب آی ...304شمارهٔ ۱۳۸۵: خورشید صفت با همه کس مهر نمایی 305شمارهٔ ۱۳۸۶: بناوکی که مرا رخنه در درون کردی 306شمارهٔ ۱۳۸۷: باشد ایدل همدمان دوست یار خود کن ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ