به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اهلی شیرازی

اهلی شیرازیغزل هاشمارهٔ ۱۰۹۴: از بسکه پیش روی بتان سجدها کنم

1570عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

از بسکه پیش روی بتان سجدها کنم
شرم آیدم که روی دعا با خدا کنم
اکنون که دین نماند بتان گر جفا کنند
باری به بت پرستی خود من وفا کنم
من از دو کون دامن یاری گرفته ام
دیوانگی بود اگر آنهم رها کنم
نامردمی است داد ز زخم کسی زدن
اینک بیک مشاهده او دوا کنم
اهلی گواه مهر و محبت همین بسست
گر خون من بریزد من صد دعا کنم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۰۹۳: ساقی بیا که دست ارادت بهم دهیم 2شمارهٔ ۱۰۹۴: از بسکه پیش روی بتان سجدها کنم 3شمارهٔ ۱۰۹۵: همدمان رفتند و من از همرهان واما ...4شمارهٔ ۱۰۹۶: در کمال است جمال تو که ما می طلب ...5شمارهٔ ۱۰۹۷: مگو که سر بگریبان نشسته غمناکم 6شمارهٔ ۱۰۹۸: گیریم که خود خار بلا اینهمه کشتی ...7شمارهٔ ۱۰۹۹: خوش آنکه همنفس یار خویشتن بودم 8شمارهٔ ۱۱۰۰: نه کس ز بهر تو یارم نه یار کس من ...9شمارهٔ ۱۱۰۱: مشنو که از تو سلسله مو در شکایتی ...10شمارهٔ ۱۱۰۲: زان مرهم دل غیر دل ریش ندیدیم 11شمارهٔ ۱۱۰۳: ما حرف ملامت همه از سینه بشستیم 12شمارهٔ ۱۱۰۴: ز رقیب او چه سازم که کند نظر بکی ...13شمارهٔ ۱۱۰۵: پیشت چو آب دیده خود خوار مانده ا ...14شمارهٔ ۱۱۰۶: ذره خاکم و در کوی تو گر گم باشم 15شمارهٔ ۱۱۰۷: چند این دل سودازده را پند بگویم 16شمارهٔ ۱۱۰۸: بپای سرو تو افتاده ایم و مدهوشیم 17شمارهٔ ۱۱۰۹: ترک خوبان گرچه از دست ملامت میکن ...18شمارهٔ ۱۱۱۰: خواهم غبار گردم از کوی او بر آیم 19شمارهٔ ۱۱۱۱: اگر تو دور کنی از درم صبور شوم 20شمارهٔ ۱۱۱۲: شرگشته ام و چاره تقدیر ندارم 21شمارهٔ ۱۱۱۳: دیده دریا چو شد از گریه چه تدبیر ...22شمارهٔ ۱۱۱۴: خوش آنکه نهی پای بسر منزل خاکم 23شمارهٔ ۱۱۱۵: چو یار رخت سفر بست من چکار کنم 24شمارهٔ ۱۱۱۶: آنکه شب روز طرب کرد ز روی چو مهم 25شمارهٔ ۱۱۱۷: بهر جا چشم بگشایم جمال یار می بی ...26شمارهٔ ۱۱۱۸: یکدم ایساقی جان می ده و مدهوش کن ...27شمارهٔ ۱۱۱۹: رخ بخون سرخ کند دیده گریان خودم 28شمارهٔ ۱۱۲۰: سگ توییم و بر آن در شکسته حال خو ...29شمارهٔ ۱۱۲۱: از جهان چون لاله داغت ایسهی قد م ...30شمارهٔ ۱۱۲۲: ایهمه آرزوی تو فکر من و خیال هم 31شمارهٔ ۱۱۲۳: من دردمند و ناتوان او سرکش و خون ...32شمارهٔ ۱۱۲۴: ما پیش تیغ سربارادت نهاده ایم 33شمارهٔ ۱۱۲۵: چند نالم ز غم و شهر پر آوازه کنم 34شمارهٔ ۱۱۲۶: بگذر ز آب خضر و دم از جام جم مزن 35شمارهٔ ۱۱۲۷: اگرچه رسم بود دل بدلستان دادن 36شمارهٔ ۱۱۲۸: ایکه دین و دلم ایثار تو خواهد بو ...37شمارهٔ ۱۱۲۹: ایکه میسوزد رخت دلها بداغ خویشتن 38شمارهٔ ۱۱۳۰: ما خود بریده ایم دل از کار خویشت ...39شمارهٔ ۱۱۳۱: شبی در آ ز در ایشمع و خانه روشن ...40شمارهٔ ۱۱۳۲: پرسشی کن ایطبیب و جان ما را شاد ...41شمارهٔ ۱۱۳۳: چند باشی با بدان یاد از نکو خواه ...42شمارهٔ ۱۱۳۴: ای روی دل افروز تو ماه همه خوبان 43شمارهٔ ۱۱۳۵: قد بین و رخ ببین و لب جانفزا ببی ...44شمارهٔ ۱۱۳۶: دو ضعیفیم من و سایه در آنراه شدن 45شمارهٔ ۱۱۳۷: چه حسن است این زهی خوبی مگر خورش ...46شمارهٔ ۱۱۳۸: میخواست شب که داغ نهد دلستان من 47شمارهٔ ۱۱۳۹: خوش است زیر سر آن خشت آستان دیدن 48شمارهٔ ۱۱۴۰: گر نه کافر بچه یی آتش دل تیز مکن 49شمارهٔ ۱۱۴۱: آن نخل قد و لعل لب چون رطبش بین 50شمارهٔ ۱۱۴۲: شبی با نامرادان باش و ترک خود مر ...51شمارهٔ ۱۱۴۳: گر شوم خاک ره و سبزه دمد از گل م ...52شمارهٔ ۱۱۴۴: گر با تو نیم دولتم ایشوخ بس است ...53شمارهٔ ۱۱۴۵: زخم پنهان بردل عاشق تو میدانی زد ...54شمارهٔ ۱۱۴۶: وه که بازار کف عنان دل برون خواه ...55شمارهٔ ۱۱۴۷: هرکه زنجیرش نهد مشکین کمندی ایچن ...56شمارهٔ ۱۱۴۸: گرچه هجر امشب ره اهل نظر خواهد ز ...57شمارهٔ ۱۱۴۹: چنان گردد خیالش چشم اشکبار من 58شمارهٔ ۱۱۵۰: ای چرخ پی مجلس او ز آب و گل من 59شمارهٔ ۱۱۵۱: نشاید با لبت غیری چو طوطی همنفس ...60شمارهٔ ۱۱۵۲: نظاره تو به هر دیده کی توان کردن 61شمارهٔ ۱۱۵۳: ای سبز پر کرشمه مشکین قبای من 62شمارهٔ ۱۱۵۴: اکنون که تنها دیدمت لطف ارنه آزا ...63شمارهٔ ۱۱۵۵: گر بوسه دهی زان لب خندان کهه دهم ...64شمارهٔ ۱۱۵۶: دارد رقیب بهر تو چشم حسد بمن 65شمارهٔ ۱۱۵۷: ای تو بروی همچو مه چشم و چراغ عا ...66شمارهٔ ۱۱۵۸: خوشا سنگ جفایت خوردن و هم در نفس ...67شمارهٔ ۱۱۵۹: تو که پیش بیغمانی چو گل از نشاط ...68شمارهٔ ۱۱۶۰: میمیرم و خار غمت از جان نمیآید ب ...69شمارهٔ ۱۱۶۱: موسم خزان ایگل در چمن گذاری کن 70شمارهٔ ۱۱۶۲: در دلم از تو گره به که گشاد از د ...71شمارهٔ ۱۱۶۳: آشفته ام از هجر و تو آشفته تر از ...72شمارهٔ ۱۱۶۴: ای سنبل زلف سیهت چین همه بر چین 73شمارهٔ ۱۱۶۵: بآرزوی تو خوشحال میتوان بودن 74شمارهٔ ۱۱۶۶: او در دل و چون باد صبا در بدرم م ...75شمارهٔ ۱۱۶۷: دل شکستند بسنگین دلیم سیمتنان 76شمارهٔ ۱۱۶۸: ساقی قدح پر از می چون سلسبیل کن 77شمارهٔ ۱۱۶۹: سگ این درم بسنگی دل من صبور میکن 78شمارهٔ ۱۱۷۰: دل که جای تست چون سازیم جای دیگر ...79شمارهٔ ۱۱۷۱: ایشوخ پر کرشمه کم التفات من 80شمارهٔ ۱۱۷۲: کام دلم از وصل بیک سجده روا کن 81شمارهٔ ۱۱۷۳: از در کعبه نه تو گفتی که شوم کشت ...82شمارهٔ ۱۱۷۴: لبز غم تو خشک شد دیده تر هم آنچن ...83شمارهٔ ۱۱۷۵: شاه حسنی یکنظر سوی گدای خود ببین 84شمارهٔ ۱۱۷۶: خواهی که عاشقانه سماعت کند خوشان 85شمارهٔ ۱۱۷۷: سخن بگو و دل از من بیک سخن بستان 86شمارهٔ ۱۱۷۸: گر با من مستی حذر از بیهده گو کن 87شمارهٔ ۱۱۷۹: بر توسن ناز آنپسر میتاخت چون برق ...88شمارهٔ ۱۱۸۰: وقت مرگ از سخنی درد مرا تسکین کن 89شمارهٔ ۱۱۸۱: در غنچه چو گل تا بکیی گوش بمن کن 90شمارهٔ ۱۱۸۲: مزاج زهر اگر کوشش کنی شیرین توان ...91شمارهٔ ۱۱۸۳: آن جوان عاجز کش و من ناتوانی این ...92شمارهٔ ۱۱۸۴: باده مینوش و بدین مشغله میگذران 93شمارهٔ ۱۱۸۵: من زار و دل غمزده هم زار تر از م ...94شمارهٔ ۱۱۸۶: ایدل به غم بساز و وصالش طلب مکن 95شمارهٔ ۱۱۸۷: سوختم چون لاله چشمی بر دل چاکم ف ...96شمارهٔ ۱۱۸۸: درد از طبیب گرچه نهفتن نمی توان 97شمارهٔ ۱۱۸۹: من اگر شکسته عهدم تو وفای خود نگ ...98شمارهٔ ۱۱۹۰: نپرسد جز وفا چیزی خدا روز جزا از ...99شمارهٔ ۱۱۹۱: به اعتقاد وفا بر کس اعتماد مکن 100شمارهٔ ۱۱۹۲: کی مدعی نهد سر در سجده نکویان 101شمارهٔ ۱۱۹۳: بیا ایعشق جانسوز آتشم در جان محز ...102شمارهٔ ۱۱۹۴: تن را بسوز و جانرا با دوست همنشی ...103شمارهٔ ۱۱۹۵: خون شد ز بخت بد جگر لخت لخت من 104شمارهٔ ۱۱۹۶: مجنون منم در عهد تو لیلی تو در د ...105شمارهٔ ۱۱۹۷: گرچه از داغ تو سوزد دل بیحاصل من 106شمارهٔ ۱۱۹۸: ز بهر جان نتوانم نظر برید از تو 107شمارهٔ ۱۱۹۹: پای سگی که دیده ام شب به در سرای ...108شمارهٔ ۱۲۰۰: تا بکی چون سگ بنالد عاشق شبگرد ا ...109شمارهٔ ۱۲۰۱: ز جور مدعی گویم که کم آیم بکوی ت ...110شمارهٔ ۱۲۰۲: هرچند که دیدم همه جور و ستم از ت ...111شمارهٔ ۱۲۰۳: ای خلق جهانی همه مست طرب از تو 112شمارهٔ ۱۲۰۴: خورشیدوار هرکه دلش سوخت داغ او 113شمارهٔ ۱۲۰۵: مرغ دلم که کشته شد از چشم مست تو 114شمارهٔ ۱۲۰۶: سایم همه شب روی خود بر خاک دور ا ...115شمارهٔ ۱۲۰۷: از بسکه نازک است چو گل طبع و خوی ...116شمارهٔ ۱۲۰۸: صیدم نکرد غنچه لبی جز بگفتگو 117شمارهٔ ۱۲۰۹: غم نیست کز زهر بلا تلخی کشد مسکی ...118شمارهٔ ۱۲۱۰: نازکتر از گل است بسی طبع و خوی ت ...119شمارهٔ ۱۲۱۱: دلش رمیده شد آهو ز چین کاکل او 120شمارهٔ ۱۲۱۲: همچو رخسار تو در عالم گلی بیخار ...121شمارهٔ ۱۲۱۳: گرچه به تیغ جفا سینه فکارم از او 122شمارهٔ ۱۲۱۴: بسوخت جان مرا اشتیاق خدمت تو 123شمارهٔ ۱۲۱۵: ای دلم چون پسته از شور نمک بریان ...124شمارهٔ ۱۲۱۶: هرگز دلم ملول نگشت از جفای او 125شمارهٔ ۱۲۱۷: از کفر و دین بری شده ام از برای ...126شمارهٔ ۱۲۱۸: بنمای آتشین رخ و مست شراب شو 127شمارهٔ ۱۲۱۹: بوفای او که گرم کشد نکنم فغان ز ...128شمارهٔ ۱۲۲۰: تو آب خضری و ما تشنه عاشقان از ت ...129شمارهٔ ۱۲۲۱: تا کی ز دهانش بود ایدل سخن تو 130شمارهٔ ۱۲۲۲: سهل است نقد دین و دل گر صرف شد د ...131شمارهٔ ۱۲۲۳: آن بزم عیش ساقی و جام شراب کو 132شمارهٔ ۱۲۲۴: بر نقش شیرین کوهکن گریید چشم زار ...133شمارهٔ ۱۲۲۵: پیش پای خود ببین شاد از غم مردم ...134شمارهٔ ۱۲۲۶: مشتی مگسانیم سپند شکر تو 135شمارهٔ ۱۲۲۷: قدر ارباب وفا نیست بخاک در تو 136شمارهٔ ۱۲۲۸: بسکه حیران گشته ام در جلوه رفتار ...137شمارهٔ ۱۲۲۹: بسکه سوزیم چو شمع از هوس محفل او 138شمارهٔ ۱۲۳۰: دل بکف میداشتم عمری نگاه از دست ...139شمارهٔ ۱۲۳۱: هر که آن گل پا نهد در دیده نمناک ...140شمارهٔ ۱۲۳۲: ای مرا داغی به دل از لعل آتش رنگ ...141شمارهٔ ۱۲۳۳: مارا همین جواب سلام است کام ازو 142شمارهٔ ۱۲۳۴: من بنده صبا که دهد عرض رای تو 143شمارهٔ ۱۲۳۵: ماییم دل و دین بسر کار تو کرده 144شمارهٔ ۱۲۳۶: زهی ز عارض تو گلرخان حجاب زده 145شمارهٔ ۱۲۳۷: مدعی در جوش و ما بیهوش از آن نو ...146شمارهٔ ۱۲۳۸: خوش حالتی است پیش تو از می خوشان ...147شمارهٔ ۱۲۳۹: خوش آنکه بودمه من زباده مست شده 148شمارهٔ ۱۲۴۰: چون شمع دل از داغ تو افروختنش به 149شمارهٔ ۱۲۴۱: اگر چه عشق نکویان جراحتست همه 150شمارهٔ ۱۲۴۲: تو ببزم عیش و نبود ره من در آن م ...151شمارهٔ ۱۲۴۳: خبرم شدست کانمه هوس شراب کرده 152شمارهٔ ۱۲۴۴: رسید مست من از می برخ گل افکنده 153شمارهٔ ۱۲۴۵: ای مصور ز کف این تخته تعلیم بنه 154شمارهٔ ۱۲۴۶: تنم که غرقه بخون اشک لاله گون کر ...155شمارهٔ ۱۲۴۷: آتش آهم نهال وادی ایمن شده 156شمارهٔ ۱۲۴۸: گهی که زلف بر آن روی مهوش افتاده 157شمارهٔ ۱۲۴۹: کی دل بیدردی از داغ گزندی سوخته 158شمارهٔ ۱۲۵۰: نه دیده مثل تو دیده نه کس نشان د ...159شمارهٔ ۱۲۵۱: ساقیا، باده بدین مست دل افتاده م ...160شمارهٔ ۱۲۵۲: جدایی از درت جانا بزهر آلوده تیر ...161شمارهٔ ۱۲۵۳: سرو من بنمای قد و خجلت شمشاد ده 162شمارهٔ ۱۲۵۴: تا ساقی گلهذار رفته 163شمارهٔ ۱۲۵۵: زلف سیه شانه کن جام مدامی بده 164شمارهٔ ۱۲۵۶: ساقیا می بقدح ریز و ببد مست مده 165شمارهٔ ۱۲۵۷: نوح اگر طوفان او افسانه مردم شده 166شمارهٔ ۱۲۵۸: ای با سگت فرشته دم از بندگی زده 167شمارهٔ ۱۲۵۹: بیا و ساقی جان شو به تشنه آبی ده 168شمارهٔ ۱۲۶۰: بیمارم و لب تشنه و از قافله ماند ...169شمارهٔ ۱۲۶۱: مرغ غافل چه دل آسوده بنظاره شده 170شمارهٔ ۱۲۶۲: بد فرصتت چرخ فلک تن فرو مده 171شمارهٔ ۱۲۶۳: در حسرت تو مردن ما از حیات به 172شمارهٔ ۱۲۶۴: پیش تو هر که هست چو صورت خموش به 173شمارهٔ ۱۲۶۵: از خواب جامه چاک و پریشان برآمده 174شمارهٔ ۱۲۶۶: ای ز ملاحت آتشی بر جگر ملک زده 175شمارهٔ ۱۲۶۷: روی نیاز بر ره آنسرو ناز به 176شمارهٔ ۱۲۶۸: دود چراغ خوردنم کرد چو لاله دل س ...177شمارهٔ ۱۲۶۹: دامی نهاده آنمه از زلف تاب داده 178شمارهٔ ۱۲۷۰: خطت که لب لعل شکر خای گرفته 179شمارهٔ ۱۲۷۱: بیا و درد هجران را دوا ده 180شمارهٔ ۱۲۷۲: آدم و گندم، من و خال لب جانانه ی ...181شمارهٔ ۱۲۷۳: عالم چو آفتاب پر از نور کرده یی 182شمارهٔ ۱۲۷۴: من کیم خسته دلی حال دگرگون شده ی ...183شمارهٔ ۱۲۷۵: در چمن با کف رنگین قدح ای گل زده ...184شمارهٔ ۱۲۷۶: هان ای خضر که آب بقانوش کرده یی 185شمارهٔ ۱۲۷۷: در وقت گل چو غنچه چرا دل فسرده ی ...186شمارهٔ ۱۲۷۸: عالمی را تو بشوخی دل و جان سوخته ...187شمارهٔ ۱۲۷۹: نیست از همت خود با دو جهانم کاری 188شمارهٔ ۱۲۸۰: چو بپای خم نهم سر نبری گمان مستی 189شمارهٔ ۱۲۸۱: بقدر درد اگرم قوت سخن بودی 190شمارهٔ ۱۲۸۲: بخلق درد تو بیهوده گفتم تا کی 191شمارهٔ ۱۲۸۳: چو ساقی گر بجامم دست بودی 192شمارهٔ ۱۲۸۴: چو طوطیان تو سخن بی نظیر میگویی 193شمارهٔ ۱۲۸۵: دی بسکه چو گل در نظر افروخته بود ...194شمارهٔ ۱۲۸۶: رفتی و کنار از من دیوانه گرفتی 195شمارهٔ ۱۲۸۷: با دیگران بعشوه سخن هر نفس کنی 196شمارهٔ ۱۲۸۸: کعبه عاشق من کاش شکیبا بودی 197شمارهٔ ۱۲۸۹: خواهم شبی گوش رضا بر حال زار من ...198شمارهٔ ۱۲۹۰: با دل چه چاره سازم کز آرزوی رویی 199شمارهٔ ۱۲۹۱: این چه رفتارست کایشمشاد قامت میک ...200شمارهٔ ۱۲۹۲: تا کی ای رشگ پری عالمی از غم بکش ...201شمارهٔ ۱۲۹۳: شب سگت دل خواست از عاشق چه بودی ...202شمارهٔ ۱۲۹۴: چون بود روز جزایی مکن آزار کسی 203شمارهٔ ۱۲۹۵: چه جور بود که باز ایفلک بمن کردی 204شمارهٔ ۱۲۹۶: تا چند ز من گوشه ابروی بتابی 205شمارهٔ ۱۲۹۷: تا دست بر اسباب سلامت نفشانی 206شمارهٔ ۱۲۹۸: آن دم که دل ربودی در قصد دین نبو ...207شمارهٔ ۱۲۹۹: از غمزه گه عتاب و گهی خنده میکنی 208شمارهٔ ۱۳۰۰: وقت آن شد که نظر درمن درمانده کن ...209شمارهٔ ۱۳۰۱: دی شامگه کز پیش من مرکب بتندی تا ...210شمارهٔ ۱۳۰۲: به نظاره جوانان که کسی نیافت سیر ...211شمارهٔ ۱۳۰۳: چند سازم که شوم خاک و تو بر من گ ...212شمارهٔ ۱۳۰۴: ای اشک جگر سوز که در چشم پر آیی 213شمارهٔ ۱۳۰۵: منعت نکنم گر ببد اندیش نشینی 214شمارهٔ ۱۳۰۶: با قبای آل چون برقی بمیدان تاختی 215شمارهٔ ۱۳۰۷: خنده یی کردی چو گل مارا چو بلبل ...216شمارهٔ ۱۳۰۸: ایشوخ مرا اینهمه دلتنگ چه داری 217شمارهٔ ۱۳۰۹: بخدا که بزم ما را ز غم تو شامگاه ...218شمارهٔ ۱۳۱۰: بصد کرشمه مهرم شکار خود کردی 219شمارهٔ ۱۳۱۱: بوعده بوسی ام از عشوه سازیی دادی 220شمارهٔ ۱۳۱۲: اول ز عاشقان بوفا یاد میکنی 221شمارهٔ ۱۳۱۳: هرکه یکساعت طبیب جان بیمارش تویی 222شمارهٔ ۱۳۱۴: از من خبر ای پسر نداری 223شمارهٔ ۱۳۱۵: گر کشد خاطر حزین باری 224شمارهٔ ۱۳۱۶: از آن بجور دل مبتلای من داری 225شمارهٔ ۱۳۱۷: مرید ما شو ایشیخ اگر باما دمی با ...226شمارهٔ ۱۳۱۸: چند از بتان فریفته آب و گل شوی 227شمارهٔ ۱۳۱۹: دمی گر صورت شیرین سخن با کوهکن گ ...228شمارهٔ ۱۳۲۰: از رشگ رخت گر دل گل درد نکردی 229شمارهٔ ۱۳۲۱: گلی است عارض ساقی بنازکی کز وی 230شمارهٔ ۱۳۲۲: ایکه بر بالین طبیب جان بیمار منی 231شمارهٔ ۱۳۲۳: دل شکست آن مه مرا در آرزوی ناوکی 232شمارهٔ ۱۳۲۴: ای یوسف عزیز چه از ما نهان شوی 233شمارهٔ ۱۳۲۵: ما بنده حسنیم و گرفتار نگاهی 234شمارهٔ ۱۳۲۶: بچنین جمال خوبی که تو گلعذار دار ...235شمارهٔ ۱۳۲۷: کی دل سبک باشک جگرگون کند کسی 236شمارهٔ ۱۳۲۸: در کوره غم تا نخورم سوزش و تابی 237شمارهٔ ۱۳۲۹: کاشکی ز اول بمن این کینه داری دا ...238شمارهٔ ۱۳۳۰: عاشق بیخانمان گر اختیاری داشتی 239شمارهٔ ۱۳۳۱: بسکه دل در سینه من سوخت داغ دلبر ...240شمارهٔ ۱۳۳۲: دگرم ز چشم گریان بهزار دلستانی 241شمارهٔ ۱۳۳۳: خواهم شبی بیایی و مهمان من شوی 242شمارهٔ ۱۳۳۴: مارا کشی و زنده جاوید میکنی 243شمارهٔ ۱۳۳۵: من لایق آن نیستم تا یار همرازم ک ...244شمارهٔ ۱۳۳۶: میان خلق میخواهم که توسن بر سرم ...245شمارهٔ ۱۳۳۷: ایعاشق بی دیده که در عیب منستی 246شمارهٔ ۱۳۳۸: اگرچه چشم منی همنشین اغیاری 247شمارهٔ ۱۳۳۹: ایکه بر عاشق نگاه از لطف و احسان ...248شمارهٔ ۱۳۴۰: غیرتم در دیده ها چون باد اگر ره ...249شمارهٔ ۱۳۴۱: کعبه گر میطلبی سعی کن آرام مجوی 250شمارهٔ ۱۳۴۲: نظر ز آن نوغزال ایدل به بیداری ت ...251شمارهٔ ۱۳۴۳: ز هستی تا نشان داری نشان تیر غم ...252شمارهٔ ۱۳۴۴: گر چو شمعم بکشی زنده بیک خنده کن ...253شمارهٔ ۱۳۴۵: گیرم دل من از غم دیوانه زیست بار ...254شمارهٔ ۱۳۴۶: بردی دلم اگرچه ندارم شکایتی 255شمارهٔ ۱۳۴۷: خوشیم با ستم و محنتی که میخواهی 256شمارهٔ ۱۳۴۸: تو مرا اگر نبخشی من و کنج نامراد ...257شمارهٔ ۱۳۴۹: ایکه بقتل عاشقان مست و خراب میرو ...258شمارهٔ ۱۳۵۰: صوفی اگر حریف ما بهر شراب میشوی 259شمارهٔ ۱۳۵۱: گر بغم شادی ز عشقش شادمانیها کنی 260شمارهٔ ۱۳۵۲: ای بلعل شکرین چشمه حیوان کسی 261شمارهٔ ۱۳۵۳: کاشکی فرق سرم فرش سرایت بودی 262شمارهٔ ۱۳۵۴: با همهلطف و با منت اینهمه ناز و ...263شمارهٔ ۱۳۵۵: ای ز جان شیرین تر و زیباتر از حو ...264شمارهٔ ۱۳۵۶: می خور که در سرای جهان نیست محکم ...265شمارهٔ ۱۳۵۷: گر بود یوسفش گرانجانی 266شمارهٔ ۱۳۵۸: از خون دیدها شد کوی تو لاله زاری 267شمارهٔ ۱۳۵۹: ای آب حیوان کاتشم از لعل نوشین م ...268شمارهٔ ۱۳۶۰: باز دل میبردم عشوه سرو نازی 269شمارهٔ ۱۳۶۱: ایسرو اگر این سوخته را دست بدادی 270شمارهٔ ۱۳۶۲: دلا، با شمع خویشت در نگیرد گریه ...271شمارهٔ ۱۳۶۳: مستی و غم از طعن بداندیش نداری 272شمارهٔ ۱۳۶۴: نظری فکن که دارم تن زار و روی زر ...273شمارهٔ ۱۳۶۵: صوفی تو نیی صافی از عشق چه میلاف ...274شمارهٔ ۱۳۶۶: ایگل که غم عاشق مدهوش نداری 275شمارهٔ ۱۳۶۷: رفتی و چراغ ستم افروخته کردی 276شمارهٔ ۱۳۶۸: گر درد من سر از دل فرهاد بر زدی 277شمارهٔ ۱۳۶۹: دولت اگر مدد کند گلبن باغ من شوی 278شمارهٔ ۱۳۷۰: از جهان این بس که نانی خشک و آبی ...279شمارهٔ ۱۳۷۱: دشنام تلخ کز لب چون شکرم دهی 280شمارهٔ ۱۳۷۲: تو گر بخاک شهیدان گذار باز آری 281شمارهٔ ۱۳۷۳: ایکه در آیینه بینی روی و ناز افز ...282شمارهٔ ۱۳۷۴: سوختم چند چو برق آیی و چون باد ر ...283شمارهٔ ۱۳۷۵: سوخت دل از ناله ام چند خروشد کسی 284شمارهٔ ۱۳۷۶: پیش سگت چو اشک من لافد ز مردم زا ...285شمارهٔ ۱۳۷۷: سوختم شمع صفت تا شدم آتش نفسی 286شمارهٔ ۱۳۷۸: گشاد خنده زنان چشم برمن آفت جانی 287شمارهٔ ۱۳۷۹: چه سر پیش آری و با خود مرا همراز ...288شمارهٔ ۱۳۸۰: همه جانی از لطافت همه عمر و زندگ ...289شمارهٔ ۱۳۸۱: اگرچه چشم منی همنشین اغیاری 290شمارهٔ ۱۳۸۲: گر به بتخانه درآیی و موافق باشی 291شمارهٔ ۱۳۸۳: بیا که میکشدم درد ارزومندی 292شمارهٔ ۱۳۸۴: چو به تیغ کین ز خشمم بسر رکاب آی ...293شمارهٔ ۱۳۸۵: خورشید صفت با همه کس مهر نمایی 294شمارهٔ ۱۳۸۶: بناوکی که مرا رخنه در درون کردی 295شمارهٔ ۱۳۸۷: باشد ایدل همدمان دوست یار خود کن ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ