به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اهلی شیرازی

اهلی شیرازیغزل هاشمارهٔ ۱۲۱۸: بنمای آتشین رخ و مست شراب شو

1970عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

بنمای آتشین رخ و مست شراب شو
ماییم و پاره جگری گو کباب شو
برخیز اگر هوای صبوحیست ایگلت
حاجت بصبح نیست تو خود آفتاب شو
خود را مده بخواب که دارم حکایتی
بشنو فسانه من و آنگه بخواب شو
یکباره عاشق از در خود همچو سگ مران
گاهی بلطف کوش و گهی بر عتاب شو
یا چشمه حیات بپوش ای خضر ز خلق
یا دستگیر تشنه بیک جرعه آب شو
کشتی باده کشتی نوحست پیش ما
گو سیل غم ببار و جهان گو خراب شو
تا کی عذاب دوزخ هجران کشد کسی
اهلی ببر ز خویش و خلاص از عذاب شو

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۲۱۷: از کفر و دین بری شده ام از برای ...2شمارهٔ ۱۲۱۸: بنمای آتشین رخ و مست شراب شو 3شمارهٔ ۱۲۱۹: بوفای او که گرم کشد نکنم فغان ز ...4شمارهٔ ۱۲۲۰: تو آب خضری و ما تشنه عاشقان از ت ...5شمارهٔ ۱۲۲۱: تا کی ز دهانش بود ایدل سخن تو 6شمارهٔ ۱۲۲۲: سهل است نقد دین و دل گر صرف شد د ...7شمارهٔ ۱۲۲۳: آن بزم عیش ساقی و جام شراب کو 8شمارهٔ ۱۲۲۴: بر نقش شیرین کوهکن گریید چشم زار ...9شمارهٔ ۱۲۲۵: پیش پای خود ببین شاد از غم مردم ...10شمارهٔ ۱۲۲۶: مشتی مگسانیم سپند شکر تو 11شمارهٔ ۱۲۲۷: قدر ارباب وفا نیست بخاک در تو 12شمارهٔ ۱۲۲۸: بسکه حیران گشته ام در جلوه رفتار ...13شمارهٔ ۱۲۲۹: بسکه سوزیم چو شمع از هوس محفل او 14شمارهٔ ۱۲۳۰: دل بکف میداشتم عمری نگاه از دست ...15شمارهٔ ۱۲۳۱: هر که آن گل پا نهد در دیده نمناک ...16شمارهٔ ۱۲۳۲: ای مرا داغی به دل از لعل آتش رنگ ...17شمارهٔ ۱۲۳۳: مارا همین جواب سلام است کام ازو 18شمارهٔ ۱۲۳۴: من بنده صبا که دهد عرض رای تو 19شمارهٔ ۱۲۳۵: ماییم دل و دین بسر کار تو کرده 20شمارهٔ ۱۲۳۶: زهی ز عارض تو گلرخان حجاب زده 21شمارهٔ ۱۲۳۷: مدعی در جوش و ما بیهوش از آن نو ...22شمارهٔ ۱۲۳۸: خوش حالتی است پیش تو از می خوشان ...23شمارهٔ ۱۲۳۹: خوش آنکه بودمه من زباده مست شده 24شمارهٔ ۱۲۴۰: چون شمع دل از داغ تو افروختنش به 25شمارهٔ ۱۲۴۱: اگر چه عشق نکویان جراحتست همه 26شمارهٔ ۱۲۴۲: تو ببزم عیش و نبود ره من در آن م ...27شمارهٔ ۱۲۴۳: خبرم شدست کانمه هوس شراب کرده 28شمارهٔ ۱۲۴۴: رسید مست من از می برخ گل افکنده 29شمارهٔ ۱۲۴۵: ای مصور ز کف این تخته تعلیم بنه 30شمارهٔ ۱۲۴۶: تنم که غرقه بخون اشک لاله گون کر ...31شمارهٔ ۱۲۴۷: آتش آهم نهال وادی ایمن شده 32شمارهٔ ۱۲۴۸: گهی که زلف بر آن روی مهوش افتاده 33شمارهٔ ۱۲۴۹: کی دل بیدردی از داغ گزندی سوخته 34شمارهٔ ۱۲۵۰: نه دیده مثل تو دیده نه کس نشان د ...35شمارهٔ ۱۲۵۱: ساقیا، باده بدین مست دل افتاده م ...36شمارهٔ ۱۲۵۲: جدایی از درت جانا بزهر آلوده تیر ...37شمارهٔ ۱۲۵۳: سرو من بنمای قد و خجلت شمشاد ده 38شمارهٔ ۱۲۵۴: تا ساقی گلهذار رفته 39شمارهٔ ۱۲۵۵: زلف سیه شانه کن جام مدامی بده 40شمارهٔ ۱۲۵۶: ساقیا می بقدح ریز و ببد مست مده 41شمارهٔ ۱۲۵۷: نوح اگر طوفان او افسانه مردم شده 42شمارهٔ ۱۲۵۸: ای با سگت فرشته دم از بندگی زده 43شمارهٔ ۱۲۵۹: بیا و ساقی جان شو به تشنه آبی ده 44شمارهٔ ۱۲۶۰: بیمارم و لب تشنه و از قافله ماند ...45شمارهٔ ۱۲۶۱: مرغ غافل چه دل آسوده بنظاره شده 46شمارهٔ ۱۲۶۲: بد فرصتت چرخ فلک تن فرو مده 47شمارهٔ ۱۲۶۳: در حسرت تو مردن ما از حیات به 48شمارهٔ ۱۲۶۴: پیش تو هر که هست چو صورت خموش به 49شمارهٔ ۱۲۶۵: از خواب جامه چاک و پریشان برآمده 50شمارهٔ ۱۲۶۶: ای ز ملاحت آتشی بر جگر ملک زده 51شمارهٔ ۱۲۶۷: روی نیاز بر ره آنسرو ناز به 52شمارهٔ ۱۲۶۸: دود چراغ خوردنم کرد چو لاله دل س ...53شمارهٔ ۱۲۶۹: دامی نهاده آنمه از زلف تاب داده 54شمارهٔ ۱۲۷۰: خطت که لب لعل شکر خای گرفته 55شمارهٔ ۱۲۷۱: بیا و درد هجران را دوا ده 56شمارهٔ ۱۲۷۲: آدم و گندم، من و خال لب جانانه ی ...57شمارهٔ ۱۲۷۳: عالم چو آفتاب پر از نور کرده یی 58شمارهٔ ۱۲۷۴: من کیم خسته دلی حال دگرگون شده ی ...59شمارهٔ ۱۲۷۵: در چمن با کف رنگین قدح ای گل زده ...60شمارهٔ ۱۲۷۶: هان ای خضر که آب بقانوش کرده یی 61شمارهٔ ۱۲۷۷: در وقت گل چو غنچه چرا دل فسرده ی ...62شمارهٔ ۱۲۷۸: عالمی را تو بشوخی دل و جان سوخته ...63شمارهٔ ۱۲۷۹: نیست از همت خود با دو جهانم کاری 64شمارهٔ ۱۲۸۰: چو بپای خم نهم سر نبری گمان مستی 65شمارهٔ ۱۲۸۱: بقدر درد اگرم قوت سخن بودی 66شمارهٔ ۱۲۸۲: بخلق درد تو بیهوده گفتم تا کی 67شمارهٔ ۱۲۸۳: چو ساقی گر بجامم دست بودی 68شمارهٔ ۱۲۸۴: چو طوطیان تو سخن بی نظیر میگویی 69شمارهٔ ۱۲۸۵: دی بسکه چو گل در نظر افروخته بود ...70شمارهٔ ۱۲۸۶: رفتی و کنار از من دیوانه گرفتی 71شمارهٔ ۱۲۸۷: با دیگران بعشوه سخن هر نفس کنی 72شمارهٔ ۱۲۸۸: کعبه عاشق من کاش شکیبا بودی 73شمارهٔ ۱۲۸۹: خواهم شبی گوش رضا بر حال زار من ...74شمارهٔ ۱۲۹۰: با دل چه چاره سازم کز آرزوی رویی 75شمارهٔ ۱۲۹۱: این چه رفتارست کایشمشاد قامت میک ...76شمارهٔ ۱۲۹۲: تا کی ای رشگ پری عالمی از غم بکش ...77شمارهٔ ۱۲۹۳: شب سگت دل خواست از عاشق چه بودی ...78شمارهٔ ۱۲۹۴: چون بود روز جزایی مکن آزار کسی 79شمارهٔ ۱۲۹۵: چه جور بود که باز ایفلک بمن کردی 80شمارهٔ ۱۲۹۶: تا چند ز من گوشه ابروی بتابی 81شمارهٔ ۱۲۹۷: تا دست بر اسباب سلامت نفشانی 82شمارهٔ ۱۲۹۸: آن دم که دل ربودی در قصد دین نبو ...83شمارهٔ ۱۲۹۹: از غمزه گه عتاب و گهی خنده میکنی 84شمارهٔ ۱۳۰۰: وقت آن شد که نظر درمن درمانده کن ...85شمارهٔ ۱۳۰۱: دی شامگه کز پیش من مرکب بتندی تا ...86شمارهٔ ۱۳۰۲: به نظاره جوانان که کسی نیافت سیر ...87شمارهٔ ۱۳۰۳: چند سازم که شوم خاک و تو بر من گ ...88شمارهٔ ۱۳۰۴: ای اشک جگر سوز که در چشم پر آیی 89شمارهٔ ۱۳۰۵: منعت نکنم گر ببد اندیش نشینی 90شمارهٔ ۱۳۰۶: با قبای آل چون برقی بمیدان تاختی 91شمارهٔ ۱۳۰۷: خنده یی کردی چو گل مارا چو بلبل ...92شمارهٔ ۱۳۰۸: ایشوخ مرا اینهمه دلتنگ چه داری 93شمارهٔ ۱۳۰۹: بخدا که بزم ما را ز غم تو شامگاه ...94شمارهٔ ۱۳۱۰: بصد کرشمه مهرم شکار خود کردی 95شمارهٔ ۱۳۱۱: بوعده بوسی ام از عشوه سازیی دادی 96شمارهٔ ۱۳۱۲: اول ز عاشقان بوفا یاد میکنی 97شمارهٔ ۱۳۱۳: هرکه یکساعت طبیب جان بیمارش تویی 98شمارهٔ ۱۳۱۴: از من خبر ای پسر نداری 99شمارهٔ ۱۳۱۵: گر کشد خاطر حزین باری 100شمارهٔ ۱۳۱۶: از آن بجور دل مبتلای من داری 101شمارهٔ ۱۳۱۷: مرید ما شو ایشیخ اگر باما دمی با ...102شمارهٔ ۱۳۱۸: چند از بتان فریفته آب و گل شوی 103شمارهٔ ۱۳۱۹: دمی گر صورت شیرین سخن با کوهکن گ ...104شمارهٔ ۱۳۲۰: از رشگ رخت گر دل گل درد نکردی 105شمارهٔ ۱۳۲۱: گلی است عارض ساقی بنازکی کز وی 106شمارهٔ ۱۳۲۲: ایکه بر بالین طبیب جان بیمار منی 107شمارهٔ ۱۳۲۳: دل شکست آن مه مرا در آرزوی ناوکی 108شمارهٔ ۱۳۲۴: ای یوسف عزیز چه از ما نهان شوی 109شمارهٔ ۱۳۲۵: ما بنده حسنیم و گرفتار نگاهی 110شمارهٔ ۱۳۲۶: بچنین جمال خوبی که تو گلعذار دار ...111شمارهٔ ۱۳۲۷: کی دل سبک باشک جگرگون کند کسی 112شمارهٔ ۱۳۲۸: در کوره غم تا نخورم سوزش و تابی 113شمارهٔ ۱۳۲۹: کاشکی ز اول بمن این کینه داری دا ...114شمارهٔ ۱۳۳۰: عاشق بیخانمان گر اختیاری داشتی 115شمارهٔ ۱۳۳۱: بسکه دل در سینه من سوخت داغ دلبر ...116شمارهٔ ۱۳۳۲: دگرم ز چشم گریان بهزار دلستانی 117شمارهٔ ۱۳۳۳: خواهم شبی بیایی و مهمان من شوی 118شمارهٔ ۱۳۳۴: مارا کشی و زنده جاوید میکنی 119شمارهٔ ۱۳۳۵: من لایق آن نیستم تا یار همرازم ک ...120شمارهٔ ۱۳۳۶: میان خلق میخواهم که توسن بر سرم ...121شمارهٔ ۱۳۳۷: ایعاشق بی دیده که در عیب منستی 122شمارهٔ ۱۳۳۸: اگرچه چشم منی همنشین اغیاری 123شمارهٔ ۱۳۳۹: ایکه بر عاشق نگاه از لطف و احسان ...124شمارهٔ ۱۳۴۰: غیرتم در دیده ها چون باد اگر ره ...125شمارهٔ ۱۳۴۱: کعبه گر میطلبی سعی کن آرام مجوی 126شمارهٔ ۱۳۴۲: نظر ز آن نوغزال ایدل به بیداری ت ...127شمارهٔ ۱۳۴۳: ز هستی تا نشان داری نشان تیر غم ...128شمارهٔ ۱۳۴۴: گر چو شمعم بکشی زنده بیک خنده کن ...129شمارهٔ ۱۳۴۵: گیرم دل من از غم دیوانه زیست بار ...130شمارهٔ ۱۳۴۶: بردی دلم اگرچه ندارم شکایتی 131شمارهٔ ۱۳۴۷: خوشیم با ستم و محنتی که میخواهی 132شمارهٔ ۱۳۴۸: تو مرا اگر نبخشی من و کنج نامراد ...133شمارهٔ ۱۳۴۹: ایکه بقتل عاشقان مست و خراب میرو ...134شمارهٔ ۱۳۵۰: صوفی اگر حریف ما بهر شراب میشوی 135شمارهٔ ۱۳۵۱: گر بغم شادی ز عشقش شادمانیها کنی 136شمارهٔ ۱۳۵۲: ای بلعل شکرین چشمه حیوان کسی 137شمارهٔ ۱۳۵۳: کاشکی فرق سرم فرش سرایت بودی 138شمارهٔ ۱۳۵۴: با همهلطف و با منت اینهمه ناز و ...139شمارهٔ ۱۳۵۵: ای ز جان شیرین تر و زیباتر از حو ...140شمارهٔ ۱۳۵۶: می خور که در سرای جهان نیست محکم ...141شمارهٔ ۱۳۵۷: گر بود یوسفش گرانجانی 142شمارهٔ ۱۳۵۸: از خون دیدها شد کوی تو لاله زاری 143شمارهٔ ۱۳۵۹: ای آب حیوان کاتشم از لعل نوشین م ...144شمارهٔ ۱۳۶۰: باز دل میبردم عشوه سرو نازی 145شمارهٔ ۱۳۶۱: ایسرو اگر این سوخته را دست بدادی 146شمارهٔ ۱۳۶۲: دلا، با شمع خویشت در نگیرد گریه ...147شمارهٔ ۱۳۶۳: مستی و غم از طعن بداندیش نداری 148شمارهٔ ۱۳۶۴: نظری فکن که دارم تن زار و روی زر ...149شمارهٔ ۱۳۶۵: صوفی تو نیی صافی از عشق چه میلاف ...150شمارهٔ ۱۳۶۶: ایگل که غم عاشق مدهوش نداری 151شمارهٔ ۱۳۶۷: رفتی و چراغ ستم افروخته کردی 152شمارهٔ ۱۳۶۸: گر درد من سر از دل فرهاد بر زدی 153شمارهٔ ۱۳۶۹: دولت اگر مدد کند گلبن باغ من شوی 154شمارهٔ ۱۳۷۰: از جهان این بس که نانی خشک و آبی ...155شمارهٔ ۱۳۷۱: دشنام تلخ کز لب چون شکرم دهی 156شمارهٔ ۱۳۷۲: تو گر بخاک شهیدان گذار باز آری 157شمارهٔ ۱۳۷۳: ایکه در آیینه بینی روی و ناز افز ...158شمارهٔ ۱۳۷۴: سوختم چند چو برق آیی و چون باد ر ...159شمارهٔ ۱۳۷۵: سوخت دل از ناله ام چند خروشد کسی 160شمارهٔ ۱۳۷۶: پیش سگت چو اشک من لافد ز مردم زا ...161شمارهٔ ۱۳۷۷: سوختم شمع صفت تا شدم آتش نفسی 162شمارهٔ ۱۳۷۸: گشاد خنده زنان چشم برمن آفت جانی 163شمارهٔ ۱۳۷۹: چه سر پیش آری و با خود مرا همراز ...164شمارهٔ ۱۳۸۰: همه جانی از لطافت همه عمر و زندگ ...165شمارهٔ ۱۳۸۱: اگرچه چشم منی همنشین اغیاری 166شمارهٔ ۱۳۸۲: گر به بتخانه درآیی و موافق باشی 167شمارهٔ ۱۳۸۳: بیا که میکشدم درد ارزومندی 168شمارهٔ ۱۳۸۴: چو به تیغ کین ز خشمم بسر رکاب آی ...169شمارهٔ ۱۳۸۵: خورشید صفت با همه کس مهر نمایی 170شمارهٔ ۱۳۸۶: بناوکی که مرا رخنه در درون کردی 171شمارهٔ ۱۳۸۷: باشد ایدل همدمان دوست یار خود کن ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ