کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    در وقت گل چو غنچه چرا دل فسرده یی
    جامی بکش بشادی گل ورنه مرده یی
    ساقی شراب تلخ ترا خوشگوار نیست
    عیب نمیکنم که چو من خون نخورده یی
    سر میزند اشعه نورت چو آفتاب
    از چشمهای پرده چه در زیر پرده یی
    گیرم که مدعی همه عالم ز رشک سوخت
    غم نیست چون تو در دل ما خانه کرده یی
    خرمن چو گل بباده ایسرو پیش یار
    در خاکدان دهر چرا پافشرده یی
    اهلی چه عاشقی که نمیری ز درد عشق
    ناموس اهل عشق تو بیدرد برده یی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha