کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    عالمی را تو بشوخی دل و جان سوخته یی
    ای پسر اینهمه شوخی ز که آموخته یی
    با دل زار مرا باز بسوزی بچه رنگ
    که چو گل چهره بصد رنگ بر افروخته یی
    چشم من چون نگرد بیتو جمال دگران
    که از آن سوزن مژگان نظرم دوخته یی
    همه آفاق خریدار تو زانند که تو
    یوسف خود به زر ناسره بفروخته یی
    عاشق سوخته پروانه شد ای بلبل مست
    تو چو سوسن بزبان عاشق دلسوخته یی
    اهلی از دانه اشکی چه غم از دل برود
    با چنین خرمن غمها که تو اندوخته یی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha