به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اهلی شیرازی

اهلی شیرازیغزل هاشمارهٔ ۱۱۳۳: چند باشی با بدان یاد از نکو خواهی بکن

1620عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

چند باشی با بدان یاد از نکو خواهی بکن
یاد تنها ماندگان کنج غم گاهی بکن
تابکی چونشمع باشی شب نشین بزم غیر
جان من اندیشه از آه سحرگاهی بکن
بر منت چون ماه نو از گوشه ابرو نظر
گر بهر روزی میسر نیست درماهی بکن
عاشقان از پیش میرانی و میخوانی رقیب
منع نیکو خواه تا کی ترک بد خواهی بکن
بیش ازین راه نظر بر مردم چشمم مبند
تا توانی در دل اهل نظر راهی بکن
خامشی سودی ندارد بیش ازین کافر دلان
اهلی از سوز جگر گاهی تو هم آهی بکن

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۱۳۲: پرسشی کن ایطبیب و جان ما را شاد ...2شمارهٔ ۱۱۳۳: چند باشی با بدان یاد از نکو خواه ...3شمارهٔ ۱۱۳۴: ای روی دل افروز تو ماه همه خوبان 4شمارهٔ ۱۱۳۵: قد بین و رخ ببین و لب جانفزا ببی ...5شمارهٔ ۱۱۳۶: دو ضعیفیم من و سایه در آنراه شدن 6شمارهٔ ۱۱۳۷: چه حسن است این زهی خوبی مگر خورش ...7شمارهٔ ۱۱۳۸: میخواست شب که داغ نهد دلستان من 8شمارهٔ ۱۱۳۹: خوش است زیر سر آن خشت آستان دیدن 9شمارهٔ ۱۱۴۰: گر نه کافر بچه یی آتش دل تیز مکن 10شمارهٔ ۱۱۴۱: آن نخل قد و لعل لب چون رطبش بین 11شمارهٔ ۱۱۴۲: شبی با نامرادان باش و ترک خود مر ...12شمارهٔ ۱۱۴۳: گر شوم خاک ره و سبزه دمد از گل م ...13شمارهٔ ۱۱۴۴: گر با تو نیم دولتم ایشوخ بس است ...14شمارهٔ ۱۱۴۵: زخم پنهان بردل عاشق تو میدانی زد ...15شمارهٔ ۱۱۴۶: وه که بازار کف عنان دل برون خواه ...16شمارهٔ ۱۱۴۷: هرکه زنجیرش نهد مشکین کمندی ایچن ...17شمارهٔ ۱۱۴۸: گرچه هجر امشب ره اهل نظر خواهد ز ...18شمارهٔ ۱۱۴۹: چنان گردد خیالش چشم اشکبار من 19شمارهٔ ۱۱۵۰: ای چرخ پی مجلس او ز آب و گل من 20شمارهٔ ۱۱۵۱: نشاید با لبت غیری چو طوطی همنفس ...21شمارهٔ ۱۱۵۲: نظاره تو به هر دیده کی توان کردن 22شمارهٔ ۱۱۵۳: ای سبز پر کرشمه مشکین قبای من 23شمارهٔ ۱۱۵۴: اکنون که تنها دیدمت لطف ارنه آزا ...24شمارهٔ ۱۱۵۵: گر بوسه دهی زان لب خندان کهه دهم ...25شمارهٔ ۱۱۵۶: دارد رقیب بهر تو چشم حسد بمن 26شمارهٔ ۱۱۵۷: ای تو بروی همچو مه چشم و چراغ عا ...27شمارهٔ ۱۱۵۸: خوشا سنگ جفایت خوردن و هم در نفس ...28شمارهٔ ۱۱۵۹: تو که پیش بیغمانی چو گل از نشاط ...29شمارهٔ ۱۱۶۰: میمیرم و خار غمت از جان نمیآید ب ...30شمارهٔ ۱۱۶۱: موسم خزان ایگل در چمن گذاری کن 31شمارهٔ ۱۱۶۲: در دلم از تو گره به که گشاد از د ...32شمارهٔ ۱۱۶۳: آشفته ام از هجر و تو آشفته تر از ...33شمارهٔ ۱۱۶۴: ای سنبل زلف سیهت چین همه بر چین 34شمارهٔ ۱۱۶۵: بآرزوی تو خوشحال میتوان بودن 35شمارهٔ ۱۱۶۶: او در دل و چون باد صبا در بدرم م ...36شمارهٔ ۱۱۶۷: دل شکستند بسنگین دلیم سیمتنان 37شمارهٔ ۱۱۶۸: ساقی قدح پر از می چون سلسبیل کن 38شمارهٔ ۱۱۶۹: سگ این درم بسنگی دل من صبور میکن 39شمارهٔ ۱۱۷۰: دل که جای تست چون سازیم جای دیگر ...40شمارهٔ ۱۱۷۱: ایشوخ پر کرشمه کم التفات من 41شمارهٔ ۱۱۷۲: کام دلم از وصل بیک سجده روا کن 42شمارهٔ ۱۱۷۳: از در کعبه نه تو گفتی که شوم کشت ...43شمارهٔ ۱۱۷۴: لبز غم تو خشک شد دیده تر هم آنچن ...44شمارهٔ ۱۱۷۵: شاه حسنی یکنظر سوی گدای خود ببین 45شمارهٔ ۱۱۷۶: خواهی که عاشقانه سماعت کند خوشان 46شمارهٔ ۱۱۷۷: سخن بگو و دل از من بیک سخن بستان 47شمارهٔ ۱۱۷۸: گر با من مستی حذر از بیهده گو کن 48شمارهٔ ۱۱۷۹: بر توسن ناز آنپسر میتاخت چون برق ...49شمارهٔ ۱۱۸۰: وقت مرگ از سخنی درد مرا تسکین کن 50شمارهٔ ۱۱۸۱: در غنچه چو گل تا بکیی گوش بمن کن 51شمارهٔ ۱۱۸۲: مزاج زهر اگر کوشش کنی شیرین توان ...52شمارهٔ ۱۱۸۳: آن جوان عاجز کش و من ناتوانی این ...53شمارهٔ ۱۱۸۴: باده مینوش و بدین مشغله میگذران 54شمارهٔ ۱۱۸۵: من زار و دل غمزده هم زار تر از م ...55شمارهٔ ۱۱۸۶: ایدل به غم بساز و وصالش طلب مکن 56شمارهٔ ۱۱۸۷: سوختم چون لاله چشمی بر دل چاکم ف ...57شمارهٔ ۱۱۸۸: درد از طبیب گرچه نهفتن نمی توان 58شمارهٔ ۱۱۸۹: من اگر شکسته عهدم تو وفای خود نگ ...59شمارهٔ ۱۱۹۰: نپرسد جز وفا چیزی خدا روز جزا از ...60شمارهٔ ۱۱۹۱: به اعتقاد وفا بر کس اعتماد مکن 61شمارهٔ ۱۱۹۲: کی مدعی نهد سر در سجده نکویان 62شمارهٔ ۱۱۹۳: بیا ایعشق جانسوز آتشم در جان محز ...63شمارهٔ ۱۱۹۴: تن را بسوز و جانرا با دوست همنشی ...64شمارهٔ ۱۱۹۵: خون شد ز بخت بد جگر لخت لخت من 65شمارهٔ ۱۱۹۶: مجنون منم در عهد تو لیلی تو در د ...66شمارهٔ ۱۱۹۷: گرچه از داغ تو سوزد دل بیحاصل من 67شمارهٔ ۱۱۹۸: ز بهر جان نتوانم نظر برید از تو 68شمارهٔ ۱۱۹۹: پای سگی که دیده ام شب به در سرای ...69شمارهٔ ۱۲۰۰: تا بکی چون سگ بنالد عاشق شبگرد ا ...70شمارهٔ ۱۲۰۱: ز جور مدعی گویم که کم آیم بکوی ت ...71شمارهٔ ۱۲۰۲: هرچند که دیدم همه جور و ستم از ت ...72شمارهٔ ۱۲۰۳: ای خلق جهانی همه مست طرب از تو 73شمارهٔ ۱۲۰۴: خورشیدوار هرکه دلش سوخت داغ او 74شمارهٔ ۱۲۰۵: مرغ دلم که کشته شد از چشم مست تو 75شمارهٔ ۱۲۰۶: سایم همه شب روی خود بر خاک دور ا ...76شمارهٔ ۱۲۰۷: از بسکه نازک است چو گل طبع و خوی ...77شمارهٔ ۱۲۰۸: صیدم نکرد غنچه لبی جز بگفتگو 78شمارهٔ ۱۲۰۹: غم نیست کز زهر بلا تلخی کشد مسکی ...79شمارهٔ ۱۲۱۰: نازکتر از گل است بسی طبع و خوی ت ...80شمارهٔ ۱۲۱۱: دلش رمیده شد آهو ز چین کاکل او 81شمارهٔ ۱۲۱۲: همچو رخسار تو در عالم گلی بیخار ...82شمارهٔ ۱۲۱۳: گرچه به تیغ جفا سینه فکارم از او 83شمارهٔ ۱۲۱۴: بسوخت جان مرا اشتیاق خدمت تو 84شمارهٔ ۱۲۱۵: ای دلم چون پسته از شور نمک بریان ...85شمارهٔ ۱۲۱۶: هرگز دلم ملول نگشت از جفای او 86شمارهٔ ۱۲۱۷: از کفر و دین بری شده ام از برای ...87شمارهٔ ۱۲۱۸: بنمای آتشین رخ و مست شراب شو 88شمارهٔ ۱۲۱۹: بوفای او که گرم کشد نکنم فغان ز ...89شمارهٔ ۱۲۲۰: تو آب خضری و ما تشنه عاشقان از ت ...90شمارهٔ ۱۲۲۱: تا کی ز دهانش بود ایدل سخن تو 91شمارهٔ ۱۲۲۲: سهل است نقد دین و دل گر صرف شد د ...92شمارهٔ ۱۲۲۳: آن بزم عیش ساقی و جام شراب کو 93شمارهٔ ۱۲۲۴: بر نقش شیرین کوهکن گریید چشم زار ...94شمارهٔ ۱۲۲۵: پیش پای خود ببین شاد از غم مردم ...95شمارهٔ ۱۲۲۶: مشتی مگسانیم سپند شکر تو 96شمارهٔ ۱۲۲۷: قدر ارباب وفا نیست بخاک در تو 97شمارهٔ ۱۲۲۸: بسکه حیران گشته ام در جلوه رفتار ...98شمارهٔ ۱۲۲۹: بسکه سوزیم چو شمع از هوس محفل او 99شمارهٔ ۱۲۳۰: دل بکف میداشتم عمری نگاه از دست ...100شمارهٔ ۱۲۳۱: هر که آن گل پا نهد در دیده نمناک ...101شمارهٔ ۱۲۳۲: ای مرا داغی به دل از لعل آتش رنگ ...102شمارهٔ ۱۲۳۳: مارا همین جواب سلام است کام ازو 103شمارهٔ ۱۲۳۴: من بنده صبا که دهد عرض رای تو 104شمارهٔ ۱۲۳۵: ماییم دل و دین بسر کار تو کرده 105شمارهٔ ۱۲۳۶: زهی ز عارض تو گلرخان حجاب زده 106شمارهٔ ۱۲۳۷: مدعی در جوش و ما بیهوش از آن نو ...107شمارهٔ ۱۲۳۸: خوش حالتی است پیش تو از می خوشان ...108شمارهٔ ۱۲۳۹: خوش آنکه بودمه من زباده مست شده 109شمارهٔ ۱۲۴۰: چون شمع دل از داغ تو افروختنش به 110شمارهٔ ۱۲۴۱: اگر چه عشق نکویان جراحتست همه 111شمارهٔ ۱۲۴۲: تو ببزم عیش و نبود ره من در آن م ...112شمارهٔ ۱۲۴۳: خبرم شدست کانمه هوس شراب کرده 113شمارهٔ ۱۲۴۴: رسید مست من از می برخ گل افکنده 114شمارهٔ ۱۲۴۵: ای مصور ز کف این تخته تعلیم بنه 115شمارهٔ ۱۲۴۶: تنم که غرقه بخون اشک لاله گون کر ...116شمارهٔ ۱۲۴۷: آتش آهم نهال وادی ایمن شده 117شمارهٔ ۱۲۴۸: گهی که زلف بر آن روی مهوش افتاده 118شمارهٔ ۱۲۴۹: کی دل بیدردی از داغ گزندی سوخته 119شمارهٔ ۱۲۵۰: نه دیده مثل تو دیده نه کس نشان د ...120شمارهٔ ۱۲۵۱: ساقیا، باده بدین مست دل افتاده م ...121شمارهٔ ۱۲۵۲: جدایی از درت جانا بزهر آلوده تیر ...122شمارهٔ ۱۲۵۳: سرو من بنمای قد و خجلت شمشاد ده 123شمارهٔ ۱۲۵۴: تا ساقی گلهذار رفته 124شمارهٔ ۱۲۵۵: زلف سیه شانه کن جام مدامی بده 125شمارهٔ ۱۲۵۶: ساقیا می بقدح ریز و ببد مست مده 126شمارهٔ ۱۲۵۷: نوح اگر طوفان او افسانه مردم شده 127شمارهٔ ۱۲۵۸: ای با سگت فرشته دم از بندگی زده 128شمارهٔ ۱۲۵۹: بیا و ساقی جان شو به تشنه آبی ده 129شمارهٔ ۱۲۶۰: بیمارم و لب تشنه و از قافله ماند ...130شمارهٔ ۱۲۶۱: مرغ غافل چه دل آسوده بنظاره شده 131شمارهٔ ۱۲۶۲: بد فرصتت چرخ فلک تن فرو مده 132شمارهٔ ۱۲۶۳: در حسرت تو مردن ما از حیات به 133شمارهٔ ۱۲۶۴: پیش تو هر که هست چو صورت خموش به 134شمارهٔ ۱۲۶۵: از خواب جامه چاک و پریشان برآمده 135شمارهٔ ۱۲۶۶: ای ز ملاحت آتشی بر جگر ملک زده 136شمارهٔ ۱۲۶۷: روی نیاز بر ره آنسرو ناز به 137شمارهٔ ۱۲۶۸: دود چراغ خوردنم کرد چو لاله دل س ...138شمارهٔ ۱۲۶۹: دامی نهاده آنمه از زلف تاب داده 139شمارهٔ ۱۲۷۰: خطت که لب لعل شکر خای گرفته 140شمارهٔ ۱۲۷۱: بیا و درد هجران را دوا ده 141شمارهٔ ۱۲۷۲: آدم و گندم، من و خال لب جانانه ی ...142شمارهٔ ۱۲۷۳: عالم چو آفتاب پر از نور کرده یی 143شمارهٔ ۱۲۷۴: من کیم خسته دلی حال دگرگون شده ی ...144شمارهٔ ۱۲۷۵: در چمن با کف رنگین قدح ای گل زده ...145شمارهٔ ۱۲۷۶: هان ای خضر که آب بقانوش کرده یی 146شمارهٔ ۱۲۷۷: در وقت گل چو غنچه چرا دل فسرده ی ...147شمارهٔ ۱۲۷۸: عالمی را تو بشوخی دل و جان سوخته ...148شمارهٔ ۱۲۷۹: نیست از همت خود با دو جهانم کاری 149شمارهٔ ۱۲۸۰: چو بپای خم نهم سر نبری گمان مستی 150شمارهٔ ۱۲۸۱: بقدر درد اگرم قوت سخن بودی 151شمارهٔ ۱۲۸۲: بخلق درد تو بیهوده گفتم تا کی 152شمارهٔ ۱۲۸۳: چو ساقی گر بجامم دست بودی 153شمارهٔ ۱۲۸۴: چو طوطیان تو سخن بی نظیر میگویی 154شمارهٔ ۱۲۸۵: دی بسکه چو گل در نظر افروخته بود ...155شمارهٔ ۱۲۸۶: رفتی و کنار از من دیوانه گرفتی 156شمارهٔ ۱۲۸۷: با دیگران بعشوه سخن هر نفس کنی 157شمارهٔ ۱۲۸۸: کعبه عاشق من کاش شکیبا بودی 158شمارهٔ ۱۲۸۹: خواهم شبی گوش رضا بر حال زار من ...159شمارهٔ ۱۲۹۰: با دل چه چاره سازم کز آرزوی رویی 160شمارهٔ ۱۲۹۱: این چه رفتارست کایشمشاد قامت میک ...161شمارهٔ ۱۲۹۲: تا کی ای رشگ پری عالمی از غم بکش ...162شمارهٔ ۱۲۹۳: شب سگت دل خواست از عاشق چه بودی ...163شمارهٔ ۱۲۹۴: چون بود روز جزایی مکن آزار کسی 164شمارهٔ ۱۲۹۵: چه جور بود که باز ایفلک بمن کردی 165شمارهٔ ۱۲۹۶: تا چند ز من گوشه ابروی بتابی 166شمارهٔ ۱۲۹۷: تا دست بر اسباب سلامت نفشانی 167شمارهٔ ۱۲۹۸: آن دم که دل ربودی در قصد دین نبو ...168شمارهٔ ۱۲۹۹: از غمزه گه عتاب و گهی خنده میکنی 169شمارهٔ ۱۳۰۰: وقت آن شد که نظر درمن درمانده کن ...170شمارهٔ ۱۳۰۱: دی شامگه کز پیش من مرکب بتندی تا ...171شمارهٔ ۱۳۰۲: به نظاره جوانان که کسی نیافت سیر ...172شمارهٔ ۱۳۰۳: چند سازم که شوم خاک و تو بر من گ ...173شمارهٔ ۱۳۰۴: ای اشک جگر سوز که در چشم پر آیی 174شمارهٔ ۱۳۰۵: منعت نکنم گر ببد اندیش نشینی 175شمارهٔ ۱۳۰۶: با قبای آل چون برقی بمیدان تاختی 176شمارهٔ ۱۳۰۷: خنده یی کردی چو گل مارا چو بلبل ...177شمارهٔ ۱۳۰۸: ایشوخ مرا اینهمه دلتنگ چه داری 178شمارهٔ ۱۳۰۹: بخدا که بزم ما را ز غم تو شامگاه ...179شمارهٔ ۱۳۱۰: بصد کرشمه مهرم شکار خود کردی 180شمارهٔ ۱۳۱۱: بوعده بوسی ام از عشوه سازیی دادی 181شمارهٔ ۱۳۱۲: اول ز عاشقان بوفا یاد میکنی 182شمارهٔ ۱۳۱۳: هرکه یکساعت طبیب جان بیمارش تویی 183شمارهٔ ۱۳۱۴: از من خبر ای پسر نداری 184شمارهٔ ۱۳۱۵: گر کشد خاطر حزین باری 185شمارهٔ ۱۳۱۶: از آن بجور دل مبتلای من داری 186شمارهٔ ۱۳۱۷: مرید ما شو ایشیخ اگر باما دمی با ...187شمارهٔ ۱۳۱۸: چند از بتان فریفته آب و گل شوی 188شمارهٔ ۱۳۱۹: دمی گر صورت شیرین سخن با کوهکن گ ...189شمارهٔ ۱۳۲۰: از رشگ رخت گر دل گل درد نکردی 190شمارهٔ ۱۳۲۱: گلی است عارض ساقی بنازکی کز وی 191شمارهٔ ۱۳۲۲: ایکه بر بالین طبیب جان بیمار منی 192شمارهٔ ۱۳۲۳: دل شکست آن مه مرا در آرزوی ناوکی 193شمارهٔ ۱۳۲۴: ای یوسف عزیز چه از ما نهان شوی 194شمارهٔ ۱۳۲۵: ما بنده حسنیم و گرفتار نگاهی 195شمارهٔ ۱۳۲۶: بچنین جمال خوبی که تو گلعذار دار ...196شمارهٔ ۱۳۲۷: کی دل سبک باشک جگرگون کند کسی 197شمارهٔ ۱۳۲۸: در کوره غم تا نخورم سوزش و تابی 198شمارهٔ ۱۳۲۹: کاشکی ز اول بمن این کینه داری دا ...199شمارهٔ ۱۳۳۰: عاشق بیخانمان گر اختیاری داشتی 200شمارهٔ ۱۳۳۱: بسکه دل در سینه من سوخت داغ دلبر ...201شمارهٔ ۱۳۳۲: دگرم ز چشم گریان بهزار دلستانی 202شمارهٔ ۱۳۳۳: خواهم شبی بیایی و مهمان من شوی 203شمارهٔ ۱۳۳۴: مارا کشی و زنده جاوید میکنی 204شمارهٔ ۱۳۳۵: من لایق آن نیستم تا یار همرازم ک ...205شمارهٔ ۱۳۳۶: میان خلق میخواهم که توسن بر سرم ...206شمارهٔ ۱۳۳۷: ایعاشق بی دیده که در عیب منستی 207شمارهٔ ۱۳۳۸: اگرچه چشم منی همنشین اغیاری 208شمارهٔ ۱۳۳۹: ایکه بر عاشق نگاه از لطف و احسان ...209شمارهٔ ۱۳۴۰: غیرتم در دیده ها چون باد اگر ره ...210شمارهٔ ۱۳۴۱: کعبه گر میطلبی سعی کن آرام مجوی 211شمارهٔ ۱۳۴۲: نظر ز آن نوغزال ایدل به بیداری ت ...212شمارهٔ ۱۳۴۳: ز هستی تا نشان داری نشان تیر غم ...213شمارهٔ ۱۳۴۴: گر چو شمعم بکشی زنده بیک خنده کن ...214شمارهٔ ۱۳۴۵: گیرم دل من از غم دیوانه زیست بار ...215شمارهٔ ۱۳۴۶: بردی دلم اگرچه ندارم شکایتی 216شمارهٔ ۱۳۴۷: خوشیم با ستم و محنتی که میخواهی 217شمارهٔ ۱۳۴۸: تو مرا اگر نبخشی من و کنج نامراد ...218شمارهٔ ۱۳۴۹: ایکه بقتل عاشقان مست و خراب میرو ...219شمارهٔ ۱۳۵۰: صوفی اگر حریف ما بهر شراب میشوی 220شمارهٔ ۱۳۵۱: گر بغم شادی ز عشقش شادمانیها کنی 221شمارهٔ ۱۳۵۲: ای بلعل شکرین چشمه حیوان کسی 222شمارهٔ ۱۳۵۳: کاشکی فرق سرم فرش سرایت بودی 223شمارهٔ ۱۳۵۴: با همهلطف و با منت اینهمه ناز و ...224شمارهٔ ۱۳۵۵: ای ز جان شیرین تر و زیباتر از حو ...225شمارهٔ ۱۳۵۶: می خور که در سرای جهان نیست محکم ...226شمارهٔ ۱۳۵۷: گر بود یوسفش گرانجانی 227شمارهٔ ۱۳۵۸: از خون دیدها شد کوی تو لاله زاری 228شمارهٔ ۱۳۵۹: ای آب حیوان کاتشم از لعل نوشین م ...229شمارهٔ ۱۳۶۰: باز دل میبردم عشوه سرو نازی 230شمارهٔ ۱۳۶۱: ایسرو اگر این سوخته را دست بدادی 231شمارهٔ ۱۳۶۲: دلا، با شمع خویشت در نگیرد گریه ...232شمارهٔ ۱۳۶۳: مستی و غم از طعن بداندیش نداری 233شمارهٔ ۱۳۶۴: نظری فکن که دارم تن زار و روی زر ...234شمارهٔ ۱۳۶۵: صوفی تو نیی صافی از عشق چه میلاف ...235شمارهٔ ۱۳۶۶: ایگل که غم عاشق مدهوش نداری 236شمارهٔ ۱۳۶۷: رفتی و چراغ ستم افروخته کردی 237شمارهٔ ۱۳۶۸: گر درد من سر از دل فرهاد بر زدی 238شمارهٔ ۱۳۶۹: دولت اگر مدد کند گلبن باغ من شوی 239شمارهٔ ۱۳۷۰: از جهان این بس که نانی خشک و آبی ...240شمارهٔ ۱۳۷۱: دشنام تلخ کز لب چون شکرم دهی 241شمارهٔ ۱۳۷۲: تو گر بخاک شهیدان گذار باز آری 242شمارهٔ ۱۳۷۳: ایکه در آیینه بینی روی و ناز افز ...243شمارهٔ ۱۳۷۴: سوختم چند چو برق آیی و چون باد ر ...244شمارهٔ ۱۳۷۵: سوخت دل از ناله ام چند خروشد کسی 245شمارهٔ ۱۳۷۶: پیش سگت چو اشک من لافد ز مردم زا ...246شمارهٔ ۱۳۷۷: سوختم شمع صفت تا شدم آتش نفسی 247شمارهٔ ۱۳۷۸: گشاد خنده زنان چشم برمن آفت جانی 248شمارهٔ ۱۳۷۹: چه سر پیش آری و با خود مرا همراز ...249شمارهٔ ۱۳۸۰: همه جانی از لطافت همه عمر و زندگ ...250شمارهٔ ۱۳۸۱: اگرچه چشم منی همنشین اغیاری 251شمارهٔ ۱۳۸۲: گر به بتخانه درآیی و موافق باشی 252شمارهٔ ۱۳۸۳: بیا که میکشدم درد ارزومندی 253شمارهٔ ۱۳۸۴: چو به تیغ کین ز خشمم بسر رکاب آی ...254شمارهٔ ۱۳۸۵: خورشید صفت با همه کس مهر نمایی 255شمارهٔ ۱۳۸۶: بناوکی که مرا رخنه در درون کردی 256شمارهٔ ۱۳۸۷: باشد ایدل همدمان دوست یار خود کن ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ