به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اهلی شیرازی

اهلی شیرازیغزل هاشمارهٔ ۱۱۷۷: سخن بگو و دل از من بیک سخن بستان

1580عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

سخن بگو و دل از من بیک سخن بستان
بیک کرشمه شیرین مرا ز من بستان
بیک حکایت شیرین هلاک کن خسرو
تو شاه حسنی ازو داد کوهکن بستان
مده بدست اجل کز ستم کشد زارم
چو دادنیست مرا جان ز خویشتن بستان
بخنده یی ببر از یوسف و زلیخا دل
بیک کرشمه دل از دست مرد و زن بستان
بجان اگر دهد آنشوخ بوسه یی اهلی
هزار جان ده و یکبوسه زان دهن بستان

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۱۷۶: خواهی که عاشقانه سماعت کند خوشان 2شمارهٔ ۱۱۷۷: سخن بگو و دل از من بیک سخن بستان 3شمارهٔ ۱۱۷۸: گر با من مستی حذر از بیهده گو کن 4شمارهٔ ۱۱۷۹: بر توسن ناز آنپسر میتاخت چون برق ...5شمارهٔ ۱۱۸۰: وقت مرگ از سخنی درد مرا تسکین کن 6شمارهٔ ۱۱۸۱: در غنچه چو گل تا بکیی گوش بمن کن 7شمارهٔ ۱۱۸۲: مزاج زهر اگر کوشش کنی شیرین توان ...8شمارهٔ ۱۱۸۳: آن جوان عاجز کش و من ناتوانی این ...9شمارهٔ ۱۱۸۴: باده مینوش و بدین مشغله میگذران 10شمارهٔ ۱۱۸۵: من زار و دل غمزده هم زار تر از م ...11شمارهٔ ۱۱۸۶: ایدل به غم بساز و وصالش طلب مکن 12شمارهٔ ۱۱۸۷: سوختم چون لاله چشمی بر دل چاکم ف ...13شمارهٔ ۱۱۸۸: درد از طبیب گرچه نهفتن نمی توان 14شمارهٔ ۱۱۸۹: من اگر شکسته عهدم تو وفای خود نگ ...15شمارهٔ ۱۱۹۰: نپرسد جز وفا چیزی خدا روز جزا از ...16شمارهٔ ۱۱۹۱: به اعتقاد وفا بر کس اعتماد مکن 17شمارهٔ ۱۱۹۲: کی مدعی نهد سر در سجده نکویان 18شمارهٔ ۱۱۹۳: بیا ایعشق جانسوز آتشم در جان محز ...19شمارهٔ ۱۱۹۴: تن را بسوز و جانرا با دوست همنشی ...20شمارهٔ ۱۱۹۵: خون شد ز بخت بد جگر لخت لخت من 21شمارهٔ ۱۱۹۶: مجنون منم در عهد تو لیلی تو در د ...22شمارهٔ ۱۱۹۷: گرچه از داغ تو سوزد دل بیحاصل من 23شمارهٔ ۱۱۹۸: ز بهر جان نتوانم نظر برید از تو 24شمارهٔ ۱۱۹۹: پای سگی که دیده ام شب به در سرای ...25شمارهٔ ۱۲۰۰: تا بکی چون سگ بنالد عاشق شبگرد ا ...26شمارهٔ ۱۲۰۱: ز جور مدعی گویم که کم آیم بکوی ت ...27شمارهٔ ۱۲۰۲: هرچند که دیدم همه جور و ستم از ت ...28شمارهٔ ۱۲۰۳: ای خلق جهانی همه مست طرب از تو 29شمارهٔ ۱۲۰۴: خورشیدوار هرکه دلش سوخت داغ او 30شمارهٔ ۱۲۰۵: مرغ دلم که کشته شد از چشم مست تو 31شمارهٔ ۱۲۰۶: سایم همه شب روی خود بر خاک دور ا ...32شمارهٔ ۱۲۰۷: از بسکه نازک است چو گل طبع و خوی ...33شمارهٔ ۱۲۰۸: صیدم نکرد غنچه لبی جز بگفتگو 34شمارهٔ ۱۲۰۹: غم نیست کز زهر بلا تلخی کشد مسکی ...35شمارهٔ ۱۲۱۰: نازکتر از گل است بسی طبع و خوی ت ...36شمارهٔ ۱۲۱۱: دلش رمیده شد آهو ز چین کاکل او 37شمارهٔ ۱۲۱۲: همچو رخسار تو در عالم گلی بیخار ...38شمارهٔ ۱۲۱۳: گرچه به تیغ جفا سینه فکارم از او 39شمارهٔ ۱۲۱۴: بسوخت جان مرا اشتیاق خدمت تو 40شمارهٔ ۱۲۱۵: ای دلم چون پسته از شور نمک بریان ...41شمارهٔ ۱۲۱۶: هرگز دلم ملول نگشت از جفای او 42شمارهٔ ۱۲۱۷: از کفر و دین بری شده ام از برای ...43شمارهٔ ۱۲۱۸: بنمای آتشین رخ و مست شراب شو 44شمارهٔ ۱۲۱۹: بوفای او که گرم کشد نکنم فغان ز ...45شمارهٔ ۱۲۲۰: تو آب خضری و ما تشنه عاشقان از ت ...46شمارهٔ ۱۲۲۱: تا کی ز دهانش بود ایدل سخن تو 47شمارهٔ ۱۲۲۲: سهل است نقد دین و دل گر صرف شد د ...48شمارهٔ ۱۲۲۳: آن بزم عیش ساقی و جام شراب کو 49شمارهٔ ۱۲۲۴: بر نقش شیرین کوهکن گریید چشم زار ...50شمارهٔ ۱۲۲۵: پیش پای خود ببین شاد از غم مردم ...51شمارهٔ ۱۲۲۶: مشتی مگسانیم سپند شکر تو 52شمارهٔ ۱۲۲۷: قدر ارباب وفا نیست بخاک در تو 53شمارهٔ ۱۲۲۸: بسکه حیران گشته ام در جلوه رفتار ...54شمارهٔ ۱۲۲۹: بسکه سوزیم چو شمع از هوس محفل او 55شمارهٔ ۱۲۳۰: دل بکف میداشتم عمری نگاه از دست ...56شمارهٔ ۱۲۳۱: هر که آن گل پا نهد در دیده نمناک ...57شمارهٔ ۱۲۳۲: ای مرا داغی به دل از لعل آتش رنگ ...58شمارهٔ ۱۲۳۳: مارا همین جواب سلام است کام ازو 59شمارهٔ ۱۲۳۴: من بنده صبا که دهد عرض رای تو 60شمارهٔ ۱۲۳۵: ماییم دل و دین بسر کار تو کرده 61شمارهٔ ۱۲۳۶: زهی ز عارض تو گلرخان حجاب زده 62شمارهٔ ۱۲۳۷: مدعی در جوش و ما بیهوش از آن نو ...63شمارهٔ ۱۲۳۸: خوش حالتی است پیش تو از می خوشان ...64شمارهٔ ۱۲۳۹: خوش آنکه بودمه من زباده مست شده 65شمارهٔ ۱۲۴۰: چون شمع دل از داغ تو افروختنش به 66شمارهٔ ۱۲۴۱: اگر چه عشق نکویان جراحتست همه 67شمارهٔ ۱۲۴۲: تو ببزم عیش و نبود ره من در آن م ...68شمارهٔ ۱۲۴۳: خبرم شدست کانمه هوس شراب کرده 69شمارهٔ ۱۲۴۴: رسید مست من از می برخ گل افکنده 70شمارهٔ ۱۲۴۵: ای مصور ز کف این تخته تعلیم بنه 71شمارهٔ ۱۲۴۶: تنم که غرقه بخون اشک لاله گون کر ...72شمارهٔ ۱۲۴۷: آتش آهم نهال وادی ایمن شده 73شمارهٔ ۱۲۴۸: گهی که زلف بر آن روی مهوش افتاده 74شمارهٔ ۱۲۴۹: کی دل بیدردی از داغ گزندی سوخته 75شمارهٔ ۱۲۵۰: نه دیده مثل تو دیده نه کس نشان د ...76شمارهٔ ۱۲۵۱: ساقیا، باده بدین مست دل افتاده م ...77شمارهٔ ۱۲۵۲: جدایی از درت جانا بزهر آلوده تیر ...78شمارهٔ ۱۲۵۳: سرو من بنمای قد و خجلت شمشاد ده 79شمارهٔ ۱۲۵۴: تا ساقی گلهذار رفته 80شمارهٔ ۱۲۵۵: زلف سیه شانه کن جام مدامی بده 81شمارهٔ ۱۲۵۶: ساقیا می بقدح ریز و ببد مست مده 82شمارهٔ ۱۲۵۷: نوح اگر طوفان او افسانه مردم شده 83شمارهٔ ۱۲۵۸: ای با سگت فرشته دم از بندگی زده 84شمارهٔ ۱۲۵۹: بیا و ساقی جان شو به تشنه آبی ده 85شمارهٔ ۱۲۶۰: بیمارم و لب تشنه و از قافله ماند ...86شمارهٔ ۱۲۶۱: مرغ غافل چه دل آسوده بنظاره شده 87شمارهٔ ۱۲۶۲: بد فرصتت چرخ فلک تن فرو مده 88شمارهٔ ۱۲۶۳: در حسرت تو مردن ما از حیات به 89شمارهٔ ۱۲۶۴: پیش تو هر که هست چو صورت خموش به 90شمارهٔ ۱۲۶۵: از خواب جامه چاک و پریشان برآمده 91شمارهٔ ۱۲۶۶: ای ز ملاحت آتشی بر جگر ملک زده 92شمارهٔ ۱۲۶۷: روی نیاز بر ره آنسرو ناز به 93شمارهٔ ۱۲۶۸: دود چراغ خوردنم کرد چو لاله دل س ...94شمارهٔ ۱۲۶۹: دامی نهاده آنمه از زلف تاب داده 95شمارهٔ ۱۲۷۰: خطت که لب لعل شکر خای گرفته 96شمارهٔ ۱۲۷۱: بیا و درد هجران را دوا ده 97شمارهٔ ۱۲۷۲: آدم و گندم، من و خال لب جانانه ی ...98شمارهٔ ۱۲۷۳: عالم چو آفتاب پر از نور کرده یی 99شمارهٔ ۱۲۷۴: من کیم خسته دلی حال دگرگون شده ی ...100شمارهٔ ۱۲۷۵: در چمن با کف رنگین قدح ای گل زده ...101شمارهٔ ۱۲۷۶: هان ای خضر که آب بقانوش کرده یی 102شمارهٔ ۱۲۷۷: در وقت گل چو غنچه چرا دل فسرده ی ...103شمارهٔ ۱۲۷۸: عالمی را تو بشوخی دل و جان سوخته ...104شمارهٔ ۱۲۷۹: نیست از همت خود با دو جهانم کاری 105شمارهٔ ۱۲۸۰: چو بپای خم نهم سر نبری گمان مستی 106شمارهٔ ۱۲۸۱: بقدر درد اگرم قوت سخن بودی 107شمارهٔ ۱۲۸۲: بخلق درد تو بیهوده گفتم تا کی 108شمارهٔ ۱۲۸۳: چو ساقی گر بجامم دست بودی 109شمارهٔ ۱۲۸۴: چو طوطیان تو سخن بی نظیر میگویی 110شمارهٔ ۱۲۸۵: دی بسکه چو گل در نظر افروخته بود ...111شمارهٔ ۱۲۸۶: رفتی و کنار از من دیوانه گرفتی 112شمارهٔ ۱۲۸۷: با دیگران بعشوه سخن هر نفس کنی 113شمارهٔ ۱۲۸۸: کعبه عاشق من کاش شکیبا بودی 114شمارهٔ ۱۲۸۹: خواهم شبی گوش رضا بر حال زار من ...115شمارهٔ ۱۲۹۰: با دل چه چاره سازم کز آرزوی رویی 116شمارهٔ ۱۲۹۱: این چه رفتارست کایشمشاد قامت میک ...117شمارهٔ ۱۲۹۲: تا کی ای رشگ پری عالمی از غم بکش ...118شمارهٔ ۱۲۹۳: شب سگت دل خواست از عاشق چه بودی ...119شمارهٔ ۱۲۹۴: چون بود روز جزایی مکن آزار کسی 120شمارهٔ ۱۲۹۵: چه جور بود که باز ایفلک بمن کردی 121شمارهٔ ۱۲۹۶: تا چند ز من گوشه ابروی بتابی 122شمارهٔ ۱۲۹۷: تا دست بر اسباب سلامت نفشانی 123شمارهٔ ۱۲۹۸: آن دم که دل ربودی در قصد دین نبو ...124شمارهٔ ۱۲۹۹: از غمزه گه عتاب و گهی خنده میکنی 125شمارهٔ ۱۳۰۰: وقت آن شد که نظر درمن درمانده کن ...126شمارهٔ ۱۳۰۱: دی شامگه کز پیش من مرکب بتندی تا ...127شمارهٔ ۱۳۰۲: به نظاره جوانان که کسی نیافت سیر ...128شمارهٔ ۱۳۰۳: چند سازم که شوم خاک و تو بر من گ ...129شمارهٔ ۱۳۰۴: ای اشک جگر سوز که در چشم پر آیی 130شمارهٔ ۱۳۰۵: منعت نکنم گر ببد اندیش نشینی 131شمارهٔ ۱۳۰۶: با قبای آل چون برقی بمیدان تاختی 132شمارهٔ ۱۳۰۷: خنده یی کردی چو گل مارا چو بلبل ...133شمارهٔ ۱۳۰۸: ایشوخ مرا اینهمه دلتنگ چه داری 134شمارهٔ ۱۳۰۹: بخدا که بزم ما را ز غم تو شامگاه ...135شمارهٔ ۱۳۱۰: بصد کرشمه مهرم شکار خود کردی 136شمارهٔ ۱۳۱۱: بوعده بوسی ام از عشوه سازیی دادی 137شمارهٔ ۱۳۱۲: اول ز عاشقان بوفا یاد میکنی 138شمارهٔ ۱۳۱۳: هرکه یکساعت طبیب جان بیمارش تویی 139شمارهٔ ۱۳۱۴: از من خبر ای پسر نداری 140شمارهٔ ۱۳۱۵: گر کشد خاطر حزین باری 141شمارهٔ ۱۳۱۶: از آن بجور دل مبتلای من داری 142شمارهٔ ۱۳۱۷: مرید ما شو ایشیخ اگر باما دمی با ...143شمارهٔ ۱۳۱۸: چند از بتان فریفته آب و گل شوی 144شمارهٔ ۱۳۱۹: دمی گر صورت شیرین سخن با کوهکن گ ...145شمارهٔ ۱۳۲۰: از رشگ رخت گر دل گل درد نکردی 146شمارهٔ ۱۳۲۱: گلی است عارض ساقی بنازکی کز وی 147شمارهٔ ۱۳۲۲: ایکه بر بالین طبیب جان بیمار منی 148شمارهٔ ۱۳۲۳: دل شکست آن مه مرا در آرزوی ناوکی 149شمارهٔ ۱۳۲۴: ای یوسف عزیز چه از ما نهان شوی 150شمارهٔ ۱۳۲۵: ما بنده حسنیم و گرفتار نگاهی 151شمارهٔ ۱۳۲۶: بچنین جمال خوبی که تو گلعذار دار ...152شمارهٔ ۱۳۲۷: کی دل سبک باشک جگرگون کند کسی 153شمارهٔ ۱۳۲۸: در کوره غم تا نخورم سوزش و تابی 154شمارهٔ ۱۳۲۹: کاشکی ز اول بمن این کینه داری دا ...155شمارهٔ ۱۳۳۰: عاشق بیخانمان گر اختیاری داشتی 156شمارهٔ ۱۳۳۱: بسکه دل در سینه من سوخت داغ دلبر ...157شمارهٔ ۱۳۳۲: دگرم ز چشم گریان بهزار دلستانی 158شمارهٔ ۱۳۳۳: خواهم شبی بیایی و مهمان من شوی 159شمارهٔ ۱۳۳۴: مارا کشی و زنده جاوید میکنی 160شمارهٔ ۱۳۳۵: من لایق آن نیستم تا یار همرازم ک ...161شمارهٔ ۱۳۳۶: میان خلق میخواهم که توسن بر سرم ...162شمارهٔ ۱۳۳۷: ایعاشق بی دیده که در عیب منستی 163شمارهٔ ۱۳۳۸: اگرچه چشم منی همنشین اغیاری 164شمارهٔ ۱۳۳۹: ایکه بر عاشق نگاه از لطف و احسان ...165شمارهٔ ۱۳۴۰: غیرتم در دیده ها چون باد اگر ره ...166شمارهٔ ۱۳۴۱: کعبه گر میطلبی سعی کن آرام مجوی 167شمارهٔ ۱۳۴۲: نظر ز آن نوغزال ایدل به بیداری ت ...168شمارهٔ ۱۳۴۳: ز هستی تا نشان داری نشان تیر غم ...169شمارهٔ ۱۳۴۴: گر چو شمعم بکشی زنده بیک خنده کن ...170شمارهٔ ۱۳۴۵: گیرم دل من از غم دیوانه زیست بار ...171شمارهٔ ۱۳۴۶: بردی دلم اگرچه ندارم شکایتی 172شمارهٔ ۱۳۴۷: خوشیم با ستم و محنتی که میخواهی 173شمارهٔ ۱۳۴۸: تو مرا اگر نبخشی من و کنج نامراد ...174شمارهٔ ۱۳۴۹: ایکه بقتل عاشقان مست و خراب میرو ...175شمارهٔ ۱۳۵۰: صوفی اگر حریف ما بهر شراب میشوی 176شمارهٔ ۱۳۵۱: گر بغم شادی ز عشقش شادمانیها کنی 177شمارهٔ ۱۳۵۲: ای بلعل شکرین چشمه حیوان کسی 178شمارهٔ ۱۳۵۳: کاشکی فرق سرم فرش سرایت بودی 179شمارهٔ ۱۳۵۴: با همهلطف و با منت اینهمه ناز و ...180شمارهٔ ۱۳۵۵: ای ز جان شیرین تر و زیباتر از حو ...181شمارهٔ ۱۳۵۶: می خور که در سرای جهان نیست محکم ...182شمارهٔ ۱۳۵۷: گر بود یوسفش گرانجانی 183شمارهٔ ۱۳۵۸: از خون دیدها شد کوی تو لاله زاری 184شمارهٔ ۱۳۵۹: ای آب حیوان کاتشم از لعل نوشین م ...185شمارهٔ ۱۳۶۰: باز دل میبردم عشوه سرو نازی 186شمارهٔ ۱۳۶۱: ایسرو اگر این سوخته را دست بدادی 187شمارهٔ ۱۳۶۲: دلا، با شمع خویشت در نگیرد گریه ...188شمارهٔ ۱۳۶۳: مستی و غم از طعن بداندیش نداری 189شمارهٔ ۱۳۶۴: نظری فکن که دارم تن زار و روی زر ...190شمارهٔ ۱۳۶۵: صوفی تو نیی صافی از عشق چه میلاف ...191شمارهٔ ۱۳۶۶: ایگل که غم عاشق مدهوش نداری 192شمارهٔ ۱۳۶۷: رفتی و چراغ ستم افروخته کردی 193شمارهٔ ۱۳۶۸: گر درد من سر از دل فرهاد بر زدی 194شمارهٔ ۱۳۶۹: دولت اگر مدد کند گلبن باغ من شوی 195شمارهٔ ۱۳۷۰: از جهان این بس که نانی خشک و آبی ...196شمارهٔ ۱۳۷۱: دشنام تلخ کز لب چون شکرم دهی 197شمارهٔ ۱۳۷۲: تو گر بخاک شهیدان گذار باز آری 198شمارهٔ ۱۳۷۳: ایکه در آیینه بینی روی و ناز افز ...199شمارهٔ ۱۳۷۴: سوختم چند چو برق آیی و چون باد ر ...200شمارهٔ ۱۳۷۵: سوخت دل از ناله ام چند خروشد کسی 201شمارهٔ ۱۳۷۶: پیش سگت چو اشک من لافد ز مردم زا ...202شمارهٔ ۱۳۷۷: سوختم شمع صفت تا شدم آتش نفسی 203شمارهٔ ۱۳۷۸: گشاد خنده زنان چشم برمن آفت جانی 204شمارهٔ ۱۳۷۹: چه سر پیش آری و با خود مرا همراز ...205شمارهٔ ۱۳۸۰: همه جانی از لطافت همه عمر و زندگ ...206شمارهٔ ۱۳۸۱: اگرچه چشم منی همنشین اغیاری 207شمارهٔ ۱۳۸۲: گر به بتخانه درآیی و موافق باشی 208شمارهٔ ۱۳۸۳: بیا که میکشدم درد ارزومندی 209شمارهٔ ۱۳۸۴: چو به تیغ کین ز خشمم بسر رکاب آی ...210شمارهٔ ۱۳۸۵: خورشید صفت با همه کس مهر نمایی 211شمارهٔ ۱۳۸۶: بناوکی که مرا رخنه در درون کردی 212شمارهٔ ۱۳۸۷: باشد ایدل همدمان دوست یار خود کن ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ