به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اهلی شیرازی

اهلی شیرازیغزل هاشمارهٔ ۱۱۶۱: موسم خزان ایگل در چمن گذاری کن

1940عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

موسم خزان ایگل در چمن گذاری کن
آفت جوانی بین چشم اعتباری کن
آخر ایکمان ابرو صید دل غنیمت دان
تا بکف کمان داری از کمان شکاری کن
صحبت جهانداران درد سر نمیارزد
جرعه یی بکف آور وز میان کناری کن
عاقلی هنر نبود کار رهروان عشق است
بی هنر چکار آید خیز و فکر کاری کن
همچو خضر اگر خواهی عمر جاودان اهلی
نقد زندگانی را صرف راه یاری کن

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۱۶۰: میمیرم و خار غمت از جان نمیآید ب ...2شمارهٔ ۱۱۶۱: موسم خزان ایگل در چمن گذاری کن 3شمارهٔ ۱۱۶۲: در دلم از تو گره به که گشاد از د ...4شمارهٔ ۱۱۶۳: آشفته ام از هجر و تو آشفته تر از ...5شمارهٔ ۱۱۶۴: ای سنبل زلف سیهت چین همه بر چین 6شمارهٔ ۱۱۶۵: بآرزوی تو خوشحال میتوان بودن 7شمارهٔ ۱۱۶۶: او در دل و چون باد صبا در بدرم م ...8شمارهٔ ۱۱۶۷: دل شکستند بسنگین دلیم سیمتنان 9شمارهٔ ۱۱۶۸: ساقی قدح پر از می چون سلسبیل کن 10شمارهٔ ۱۱۶۹: سگ این درم بسنگی دل من صبور میکن 11شمارهٔ ۱۱۷۰: دل که جای تست چون سازیم جای دیگر ...12شمارهٔ ۱۱۷۱: ایشوخ پر کرشمه کم التفات من 13شمارهٔ ۱۱۷۲: کام دلم از وصل بیک سجده روا کن 14شمارهٔ ۱۱۷۳: از در کعبه نه تو گفتی که شوم کشت ...15شمارهٔ ۱۱۷۴: لبز غم تو خشک شد دیده تر هم آنچن ...16شمارهٔ ۱۱۷۵: شاه حسنی یکنظر سوی گدای خود ببین 17شمارهٔ ۱۱۷۶: خواهی که عاشقانه سماعت کند خوشان 18شمارهٔ ۱۱۷۷: سخن بگو و دل از من بیک سخن بستان 19شمارهٔ ۱۱۷۸: گر با من مستی حذر از بیهده گو کن 20شمارهٔ ۱۱۷۹: بر توسن ناز آنپسر میتاخت چون برق ...21شمارهٔ ۱۱۸۰: وقت مرگ از سخنی درد مرا تسکین کن 22شمارهٔ ۱۱۸۱: در غنچه چو گل تا بکیی گوش بمن کن 23شمارهٔ ۱۱۸۲: مزاج زهر اگر کوشش کنی شیرین توان ...24شمارهٔ ۱۱۸۳: آن جوان عاجز کش و من ناتوانی این ...25شمارهٔ ۱۱۸۴: باده مینوش و بدین مشغله میگذران 26شمارهٔ ۱۱۸۵: من زار و دل غمزده هم زار تر از م ...27شمارهٔ ۱۱۸۶: ایدل به غم بساز و وصالش طلب مکن 28شمارهٔ ۱۱۸۷: سوختم چون لاله چشمی بر دل چاکم ف ...29شمارهٔ ۱۱۸۸: درد از طبیب گرچه نهفتن نمی توان 30شمارهٔ ۱۱۸۹: من اگر شکسته عهدم تو وفای خود نگ ...31شمارهٔ ۱۱۹۰: نپرسد جز وفا چیزی خدا روز جزا از ...32شمارهٔ ۱۱۹۱: به اعتقاد وفا بر کس اعتماد مکن 33شمارهٔ ۱۱۹۲: کی مدعی نهد سر در سجده نکویان 34شمارهٔ ۱۱۹۳: بیا ایعشق جانسوز آتشم در جان محز ...35شمارهٔ ۱۱۹۴: تن را بسوز و جانرا با دوست همنشی ...36شمارهٔ ۱۱۹۵: خون شد ز بخت بد جگر لخت لخت من 37شمارهٔ ۱۱۹۶: مجنون منم در عهد تو لیلی تو در د ...38شمارهٔ ۱۱۹۷: گرچه از داغ تو سوزد دل بیحاصل من 39شمارهٔ ۱۱۹۸: ز بهر جان نتوانم نظر برید از تو 40شمارهٔ ۱۱۹۹: پای سگی که دیده ام شب به در سرای ...41شمارهٔ ۱۲۰۰: تا بکی چون سگ بنالد عاشق شبگرد ا ...42شمارهٔ ۱۲۰۱: ز جور مدعی گویم که کم آیم بکوی ت ...43شمارهٔ ۱۲۰۲: هرچند که دیدم همه جور و ستم از ت ...44شمارهٔ ۱۲۰۳: ای خلق جهانی همه مست طرب از تو 45شمارهٔ ۱۲۰۴: خورشیدوار هرکه دلش سوخت داغ او 46شمارهٔ ۱۲۰۵: مرغ دلم که کشته شد از چشم مست تو 47شمارهٔ ۱۲۰۶: سایم همه شب روی خود بر خاک دور ا ...48شمارهٔ ۱۲۰۷: از بسکه نازک است چو گل طبع و خوی ...49شمارهٔ ۱۲۰۸: صیدم نکرد غنچه لبی جز بگفتگو 50شمارهٔ ۱۲۰۹: غم نیست کز زهر بلا تلخی کشد مسکی ...51شمارهٔ ۱۲۱۰: نازکتر از گل است بسی طبع و خوی ت ...52شمارهٔ ۱۲۱۱: دلش رمیده شد آهو ز چین کاکل او 53شمارهٔ ۱۲۱۲: همچو رخسار تو در عالم گلی بیخار ...54شمارهٔ ۱۲۱۳: گرچه به تیغ جفا سینه فکارم از او 55شمارهٔ ۱۲۱۴: بسوخت جان مرا اشتیاق خدمت تو 56شمارهٔ ۱۲۱۵: ای دلم چون پسته از شور نمک بریان ...57شمارهٔ ۱۲۱۶: هرگز دلم ملول نگشت از جفای او 58شمارهٔ ۱۲۱۷: از کفر و دین بری شده ام از برای ...59شمارهٔ ۱۲۱۸: بنمای آتشین رخ و مست شراب شو 60شمارهٔ ۱۲۱۹: بوفای او که گرم کشد نکنم فغان ز ...61شمارهٔ ۱۲۲۰: تو آب خضری و ما تشنه عاشقان از ت ...62شمارهٔ ۱۲۲۱: تا کی ز دهانش بود ایدل سخن تو 63شمارهٔ ۱۲۲۲: سهل است نقد دین و دل گر صرف شد د ...64شمارهٔ ۱۲۲۳: آن بزم عیش ساقی و جام شراب کو 65شمارهٔ ۱۲۲۴: بر نقش شیرین کوهکن گریید چشم زار ...66شمارهٔ ۱۲۲۵: پیش پای خود ببین شاد از غم مردم ...67شمارهٔ ۱۲۲۶: مشتی مگسانیم سپند شکر تو 68شمارهٔ ۱۲۲۷: قدر ارباب وفا نیست بخاک در تو 69شمارهٔ ۱۲۲۸: بسکه حیران گشته ام در جلوه رفتار ...70شمارهٔ ۱۲۲۹: بسکه سوزیم چو شمع از هوس محفل او 71شمارهٔ ۱۲۳۰: دل بکف میداشتم عمری نگاه از دست ...72شمارهٔ ۱۲۳۱: هر که آن گل پا نهد در دیده نمناک ...73شمارهٔ ۱۲۳۲: ای مرا داغی به دل از لعل آتش رنگ ...74شمارهٔ ۱۲۳۳: مارا همین جواب سلام است کام ازو 75شمارهٔ ۱۲۳۴: من بنده صبا که دهد عرض رای تو 76شمارهٔ ۱۲۳۵: ماییم دل و دین بسر کار تو کرده 77شمارهٔ ۱۲۳۶: زهی ز عارض تو گلرخان حجاب زده 78شمارهٔ ۱۲۳۷: مدعی در جوش و ما بیهوش از آن نو ...79شمارهٔ ۱۲۳۸: خوش حالتی است پیش تو از می خوشان ...80شمارهٔ ۱۲۳۹: خوش آنکه بودمه من زباده مست شده 81شمارهٔ ۱۲۴۰: چون شمع دل از داغ تو افروختنش به 82شمارهٔ ۱۲۴۱: اگر چه عشق نکویان جراحتست همه 83شمارهٔ ۱۲۴۲: تو ببزم عیش و نبود ره من در آن م ...84شمارهٔ ۱۲۴۳: خبرم شدست کانمه هوس شراب کرده 85شمارهٔ ۱۲۴۴: رسید مست من از می برخ گل افکنده 86شمارهٔ ۱۲۴۵: ای مصور ز کف این تخته تعلیم بنه 87شمارهٔ ۱۲۴۶: تنم که غرقه بخون اشک لاله گون کر ...88شمارهٔ ۱۲۴۷: آتش آهم نهال وادی ایمن شده 89شمارهٔ ۱۲۴۸: گهی که زلف بر آن روی مهوش افتاده 90شمارهٔ ۱۲۴۹: کی دل بیدردی از داغ گزندی سوخته 91شمارهٔ ۱۲۵۰: نه دیده مثل تو دیده نه کس نشان د ...92شمارهٔ ۱۲۵۱: ساقیا، باده بدین مست دل افتاده م ...93شمارهٔ ۱۲۵۲: جدایی از درت جانا بزهر آلوده تیر ...94شمارهٔ ۱۲۵۳: سرو من بنمای قد و خجلت شمشاد ده 95شمارهٔ ۱۲۵۴: تا ساقی گلهذار رفته 96شمارهٔ ۱۲۵۵: زلف سیه شانه کن جام مدامی بده 97شمارهٔ ۱۲۵۶: ساقیا می بقدح ریز و ببد مست مده 98شمارهٔ ۱۲۵۷: نوح اگر طوفان او افسانه مردم شده 99شمارهٔ ۱۲۵۸: ای با سگت فرشته دم از بندگی زده 100شمارهٔ ۱۲۵۹: بیا و ساقی جان شو به تشنه آبی ده 101شمارهٔ ۱۲۶۰: بیمارم و لب تشنه و از قافله ماند ...102شمارهٔ ۱۲۶۱: مرغ غافل چه دل آسوده بنظاره شده 103شمارهٔ ۱۲۶۲: بد فرصتت چرخ فلک تن فرو مده 104شمارهٔ ۱۲۶۳: در حسرت تو مردن ما از حیات به 105شمارهٔ ۱۲۶۴: پیش تو هر که هست چو صورت خموش به 106شمارهٔ ۱۲۶۵: از خواب جامه چاک و پریشان برآمده 107شمارهٔ ۱۲۶۶: ای ز ملاحت آتشی بر جگر ملک زده 108شمارهٔ ۱۲۶۷: روی نیاز بر ره آنسرو ناز به 109شمارهٔ ۱۲۶۸: دود چراغ خوردنم کرد چو لاله دل س ...110شمارهٔ ۱۲۶۹: دامی نهاده آنمه از زلف تاب داده 111شمارهٔ ۱۲۷۰: خطت که لب لعل شکر خای گرفته 112شمارهٔ ۱۲۷۱: بیا و درد هجران را دوا ده 113شمارهٔ ۱۲۷۲: آدم و گندم، من و خال لب جانانه ی ...114شمارهٔ ۱۲۷۳: عالم چو آفتاب پر از نور کرده یی 115شمارهٔ ۱۲۷۴: من کیم خسته دلی حال دگرگون شده ی ...116شمارهٔ ۱۲۷۵: در چمن با کف رنگین قدح ای گل زده ...117شمارهٔ ۱۲۷۶: هان ای خضر که آب بقانوش کرده یی 118شمارهٔ ۱۲۷۷: در وقت گل چو غنچه چرا دل فسرده ی ...119شمارهٔ ۱۲۷۸: عالمی را تو بشوخی دل و جان سوخته ...120شمارهٔ ۱۲۷۹: نیست از همت خود با دو جهانم کاری 121شمارهٔ ۱۲۸۰: چو بپای خم نهم سر نبری گمان مستی 122شمارهٔ ۱۲۸۱: بقدر درد اگرم قوت سخن بودی 123شمارهٔ ۱۲۸۲: بخلق درد تو بیهوده گفتم تا کی 124شمارهٔ ۱۲۸۳: چو ساقی گر بجامم دست بودی 125شمارهٔ ۱۲۸۴: چو طوطیان تو سخن بی نظیر میگویی 126شمارهٔ ۱۲۸۵: دی بسکه چو گل در نظر افروخته بود ...127شمارهٔ ۱۲۸۶: رفتی و کنار از من دیوانه گرفتی 128شمارهٔ ۱۲۸۷: با دیگران بعشوه سخن هر نفس کنی 129شمارهٔ ۱۲۸۸: کعبه عاشق من کاش شکیبا بودی 130شمارهٔ ۱۲۸۹: خواهم شبی گوش رضا بر حال زار من ...131شمارهٔ ۱۲۹۰: با دل چه چاره سازم کز آرزوی رویی 132شمارهٔ ۱۲۹۱: این چه رفتارست کایشمشاد قامت میک ...133شمارهٔ ۱۲۹۲: تا کی ای رشگ پری عالمی از غم بکش ...134شمارهٔ ۱۲۹۳: شب سگت دل خواست از عاشق چه بودی ...135شمارهٔ ۱۲۹۴: چون بود روز جزایی مکن آزار کسی 136شمارهٔ ۱۲۹۵: چه جور بود که باز ایفلک بمن کردی 137شمارهٔ ۱۲۹۶: تا چند ز من گوشه ابروی بتابی 138شمارهٔ ۱۲۹۷: تا دست بر اسباب سلامت نفشانی 139شمارهٔ ۱۲۹۸: آن دم که دل ربودی در قصد دین نبو ...140شمارهٔ ۱۲۹۹: از غمزه گه عتاب و گهی خنده میکنی 141شمارهٔ ۱۳۰۰: وقت آن شد که نظر درمن درمانده کن ...142شمارهٔ ۱۳۰۱: دی شامگه کز پیش من مرکب بتندی تا ...143شمارهٔ ۱۳۰۲: به نظاره جوانان که کسی نیافت سیر ...144شمارهٔ ۱۳۰۳: چند سازم که شوم خاک و تو بر من گ ...145شمارهٔ ۱۳۰۴: ای اشک جگر سوز که در چشم پر آیی 146شمارهٔ ۱۳۰۵: منعت نکنم گر ببد اندیش نشینی 147شمارهٔ ۱۳۰۶: با قبای آل چون برقی بمیدان تاختی 148شمارهٔ ۱۳۰۷: خنده یی کردی چو گل مارا چو بلبل ...149شمارهٔ ۱۳۰۸: ایشوخ مرا اینهمه دلتنگ چه داری 150شمارهٔ ۱۳۰۹: بخدا که بزم ما را ز غم تو شامگاه ...151شمارهٔ ۱۳۱۰: بصد کرشمه مهرم شکار خود کردی 152شمارهٔ ۱۳۱۱: بوعده بوسی ام از عشوه سازیی دادی 153شمارهٔ ۱۳۱۲: اول ز عاشقان بوفا یاد میکنی 154شمارهٔ ۱۳۱۳: هرکه یکساعت طبیب جان بیمارش تویی 155شمارهٔ ۱۳۱۴: از من خبر ای پسر نداری 156شمارهٔ ۱۳۱۵: گر کشد خاطر حزین باری 157شمارهٔ ۱۳۱۶: از آن بجور دل مبتلای من داری 158شمارهٔ ۱۳۱۷: مرید ما شو ایشیخ اگر باما دمی با ...159شمارهٔ ۱۳۱۸: چند از بتان فریفته آب و گل شوی 160شمارهٔ ۱۳۱۹: دمی گر صورت شیرین سخن با کوهکن گ ...161شمارهٔ ۱۳۲۰: از رشگ رخت گر دل گل درد نکردی 162شمارهٔ ۱۳۲۱: گلی است عارض ساقی بنازکی کز وی 163شمارهٔ ۱۳۲۲: ایکه بر بالین طبیب جان بیمار منی 164شمارهٔ ۱۳۲۳: دل شکست آن مه مرا در آرزوی ناوکی 165شمارهٔ ۱۳۲۴: ای یوسف عزیز چه از ما نهان شوی 166شمارهٔ ۱۳۲۵: ما بنده حسنیم و گرفتار نگاهی 167شمارهٔ ۱۳۲۶: بچنین جمال خوبی که تو گلعذار دار ...168شمارهٔ ۱۳۲۷: کی دل سبک باشک جگرگون کند کسی 169شمارهٔ ۱۳۲۸: در کوره غم تا نخورم سوزش و تابی 170شمارهٔ ۱۳۲۹: کاشکی ز اول بمن این کینه داری دا ...171شمارهٔ ۱۳۳۰: عاشق بیخانمان گر اختیاری داشتی 172شمارهٔ ۱۳۳۱: بسکه دل در سینه من سوخت داغ دلبر ...173شمارهٔ ۱۳۳۲: دگرم ز چشم گریان بهزار دلستانی 174شمارهٔ ۱۳۳۳: خواهم شبی بیایی و مهمان من شوی 175شمارهٔ ۱۳۳۴: مارا کشی و زنده جاوید میکنی 176شمارهٔ ۱۳۳۵: من لایق آن نیستم تا یار همرازم ک ...177شمارهٔ ۱۳۳۶: میان خلق میخواهم که توسن بر سرم ...178شمارهٔ ۱۳۳۷: ایعاشق بی دیده که در عیب منستی 179شمارهٔ ۱۳۳۸: اگرچه چشم منی همنشین اغیاری 180شمارهٔ ۱۳۳۹: ایکه بر عاشق نگاه از لطف و احسان ...181شمارهٔ ۱۳۴۰: غیرتم در دیده ها چون باد اگر ره ...182شمارهٔ ۱۳۴۱: کعبه گر میطلبی سعی کن آرام مجوی 183شمارهٔ ۱۳۴۲: نظر ز آن نوغزال ایدل به بیداری ت ...184شمارهٔ ۱۳۴۳: ز هستی تا نشان داری نشان تیر غم ...185شمارهٔ ۱۳۴۴: گر چو شمعم بکشی زنده بیک خنده کن ...186شمارهٔ ۱۳۴۵: گیرم دل من از غم دیوانه زیست بار ...187شمارهٔ ۱۳۴۶: بردی دلم اگرچه ندارم شکایتی 188شمارهٔ ۱۳۴۷: خوشیم با ستم و محنتی که میخواهی 189شمارهٔ ۱۳۴۸: تو مرا اگر نبخشی من و کنج نامراد ...190شمارهٔ ۱۳۴۹: ایکه بقتل عاشقان مست و خراب میرو ...191شمارهٔ ۱۳۵۰: صوفی اگر حریف ما بهر شراب میشوی 192شمارهٔ ۱۳۵۱: گر بغم شادی ز عشقش شادمانیها کنی 193شمارهٔ ۱۳۵۲: ای بلعل شکرین چشمه حیوان کسی 194شمارهٔ ۱۳۵۳: کاشکی فرق سرم فرش سرایت بودی 195شمارهٔ ۱۳۵۴: با همهلطف و با منت اینهمه ناز و ...196شمارهٔ ۱۳۵۵: ای ز جان شیرین تر و زیباتر از حو ...197شمارهٔ ۱۳۵۶: می خور که در سرای جهان نیست محکم ...198شمارهٔ ۱۳۵۷: گر بود یوسفش گرانجانی 199شمارهٔ ۱۳۵۸: از خون دیدها شد کوی تو لاله زاری 200شمارهٔ ۱۳۵۹: ای آب حیوان کاتشم از لعل نوشین م ...201شمارهٔ ۱۳۶۰: باز دل میبردم عشوه سرو نازی 202شمارهٔ ۱۳۶۱: ایسرو اگر این سوخته را دست بدادی 203شمارهٔ ۱۳۶۲: دلا، با شمع خویشت در نگیرد گریه ...204شمارهٔ ۱۳۶۳: مستی و غم از طعن بداندیش نداری 205شمارهٔ ۱۳۶۴: نظری فکن که دارم تن زار و روی زر ...206شمارهٔ ۱۳۶۵: صوفی تو نیی صافی از عشق چه میلاف ...207شمارهٔ ۱۳۶۶: ایگل که غم عاشق مدهوش نداری 208شمارهٔ ۱۳۶۷: رفتی و چراغ ستم افروخته کردی 209شمارهٔ ۱۳۶۸: گر درد من سر از دل فرهاد بر زدی 210شمارهٔ ۱۳۶۹: دولت اگر مدد کند گلبن باغ من شوی 211شمارهٔ ۱۳۷۰: از جهان این بس که نانی خشک و آبی ...212شمارهٔ ۱۳۷۱: دشنام تلخ کز لب چون شکرم دهی 213شمارهٔ ۱۳۷۲: تو گر بخاک شهیدان گذار باز آری 214شمارهٔ ۱۳۷۳: ایکه در آیینه بینی روی و ناز افز ...215شمارهٔ ۱۳۷۴: سوختم چند چو برق آیی و چون باد ر ...216شمارهٔ ۱۳۷۵: سوخت دل از ناله ام چند خروشد کسی 217شمارهٔ ۱۳۷۶: پیش سگت چو اشک من لافد ز مردم زا ...218شمارهٔ ۱۳۷۷: سوختم شمع صفت تا شدم آتش نفسی 219شمارهٔ ۱۳۷۸: گشاد خنده زنان چشم برمن آفت جانی 220شمارهٔ ۱۳۷۹: چه سر پیش آری و با خود مرا همراز ...221شمارهٔ ۱۳۸۰: همه جانی از لطافت همه عمر و زندگ ...222شمارهٔ ۱۳۸۱: اگرچه چشم منی همنشین اغیاری 223شمارهٔ ۱۳۸۲: گر به بتخانه درآیی و موافق باشی 224شمارهٔ ۱۳۸۳: بیا که میکشدم درد ارزومندی 225شمارهٔ ۱۳۸۴: چو به تیغ کین ز خشمم بسر رکاب آی ...226شمارهٔ ۱۳۸۵: خورشید صفت با همه کس مهر نمایی 227شمارهٔ ۱۳۸۶: بناوکی که مرا رخنه در درون کردی 228شمارهٔ ۱۳۸۷: باشد ایدل همدمان دوست یار خود کن ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ